راهیــان معـرفــــــت

راهیــان معـرفــــــت

ستاد عمره‌ و عتبات دانش آموزی استان اردبیل
راهیــان معـرفــــــت

راهیــان معـرفــــــت

ستاد عمره‌ و عتبات دانش آموزی استان اردبیل

عزیمت امام حسین (علیه السلام) از مدینه به مکه‏

امام حسین 

در شب 28 رجب، یکشنبه، سال 60 هجری قمری(یازدهم اردیبهشت سال 59 شمسی، ۲۸ آوریل ۶۸۰ میلادی) امام حسین(ع) تصمیم گرفت به همراه خاندان و تعداد زیادی از یاران و پیروانش مدینه را به مقصد مکه ترک نماید. شب جمعه در حالى که سه شب از ماه شعبان گذشته بود، وارد مکه گردید. آن حضرت پس از چهار ماه و پنج روز اقامت در مکه معظّمه(از شعبان تا پایان ذیقعده) در روز سه شنبه هشتم ذیحجه مصادف با روز ترویه (همان روزى که مسلم بن عقیل در کوفه قیام کرد) از مکه به سوى عراق حرکت کرد.

مقدمه این امر نیز به دلیل عدم بیعت امام با یزید بن معاویه بن ابوسفیان و به سه دلیل عمده بود. اول اینکه این سفر مقدمه سفر حج به شمار می‌رفت، دوم اینکه مکه حریم امن الهی بود و احتمال آسیب رساندن به امام بسیار کم بود و سوم اینکه مکه مکان مناسبی برای تبلیغ و احیای دین اسلام(امام حسین(ع) بعدها حرکت خود را به سمت کربلا در راستای احیای دین جدش خواند) بود.

ایشان در شب خروج از مدینه در کنار قبر پیامبر(ص) آمده و عرض کرد:

سلام بر توای رسول خدا(ص)، من حسین پسر فاطمه(س)، فرزند تو و فرزند دختر تو هستم و سبط توام که مرا در میان امتت جانشین خود کردی، بر این مردم گواه باش! مرا تنها گذاشتند و امر مرا تباه ساختند و به تو از دست این مردم شکایت می‌کنم تا به تو بپیوندم.

پیش از سفر به کوفه بسیاری از نزدیکان وی از رفتن ایشان به کوفه ابراز نگرانی می‌کردند و به همین دلیل امام را از رفتن به کوفه برحذر می‌داشتند. از جمله این افراد محمد حنفیه برادر ایشان بود که امام را از سفر به کوفه منع می‌کرد: سید بن طاووس از امام صادق(ع) نقل می‌کند: در آن شبی که حسین(ع) می‌خواست صبح آن از مکه خارج شود، محمد حنفیه نزدش آمد و عرض کرد، ای برادر تو اهل کوفه را می‌شناسی که با پدرت و برادرت بی‌وفایی کردند و من می ترسم با تو همان طور رفتار کنند، اگر تصمیم بگیری در مکه بمانی تو در حرم خدا عزیزترین و محفوظترین افراد هستی، امام فرمود: درباره آنچه گفتی فکر می‌کنم.

ملاقات در بین راه:‏

عبداللَّه بن مطیع امام را در بین راه ملاقات کرد و عرض کرد: جانم به فداى تو باد! عزم کجا دارى؟
امام(ع) فرمود: در حال حاضر قصد رفتن به مکه را دارم و از خداى متعال طلب خیر مى‏کنم. عبداللَّه بن مطیع عرض کرد: به فدایت گردم، از خداى براى شما طلب خیر مى‏کنم، مبادا از مکه به سوى کوفه حرکت کنى زیرا کوفه همان شهر بد خاطره‏اى است که پدرت را در آنجا کشتند و برادرت امام حسن مجتبى(ع) را در چنگ دشمن رها کردند و خود نیز با او از در نیرنگ در آمدند و او را زخم کارى زدند که نزدیک بود او نیز کشته شود. در حرم و خانه خدا بمان زیرا تو بزرگِ نژاد عربى و از مردم حجاز کسى نیست که با تو در رتبه و مقام برابر باشد، در آنجا بمان تا مردم از اطراف به گرد تو جمع گردند، بخدا سوگند که بعد از تو ما را به زنجیر بردگى کشند.

ورود امام به مکه:

مکه در آن روزگاران مرکز ثقل قلمروی اسلام بود و به همین دلیل تمام تحولات آن به دقت توسط مسلمانان دنبال می‌شد. مردم کوفه نیز از حرکت امام و ورود ایشان به مکه آگاه بودند. نامه‌های بسیاری را برای آن حضرت نوشتند و آن حضرت را به کوفه دعوت کردند. امام با یاران و خاندان خود بیش از یک ماه در مکه ماندند و در آنجا علیه دستگاه حکومتی یزید سخنان زیادی را عنوان کردند. جاسوسان هر روز گزارش مکه را به یزید می‌رساندند و از این قصد امام آگاه بودند، هر چند امام قبل از آغاز مناسک حج تصمیم به عزیمت کوفه داشتند، اما بنا به دلایلی این قصد را در مناسک حج آشکار ساختند.

حرکت امام حسین(ع) زمانى بود که به ایشان خبر رسید یزید لشکرى را به فرماندهى عمرو بن سعید بن عاص به مکه گسیل داشته و او را امیر الحاج قرار داده و به او تأکید کرده که هر جا حسین(ع) را بیابد بى‏درنگ او را به شهادت برساند؛ و از طرف دیگر امام(ع) مطّلع شده بود که سى نفر از مزدوران یزید جهت ترور ایشان به مکه اعزام شده‏اند، در ضمن این نکته نیز قابل توجه است که مردم حجاز با اهل بیت(ع) دشمنى دیرینه داشتند و نسبت به ساحت قدس علوى بی حرمتى مى‏کردند به طورى که امام چهارم(ع) مى‏فرماید: ما در مکه و مدینه حتى بیست نفر دوست و طرفدار هم نداریم. به هر حال وقتى امام(ع) از توطئه شوم یزید با خبر شد، براى حفظ حرمت خانه خدا، پس از انجام طواف و سعى بین صفا و مروه و تبدیل حج به عمره مفرده تصمیم به خروج از مکه گرفت.

آنچه در این متن آمده و در افواه نیز مشهور است که امام(ع) حج را تبدیل به عمره نمودند، جاى تأمّل و بررسى است و تحقیق بیشترى را مى‏طلبد، زیرا با توجّه به علم امام(ع) از اینکه نمى‏تواند حج را به پایان برساند چگونه در روز هشتم، احرام حج بسته و بعد آن را به عمره تبدیل کرده است؟

اولاً: امام، عمره را در ماه شعبان به جاى آورده، و چون عمره در غیر ماه هاى حج قرار گرفته اگر بخواهد حج تمتع به جاى آورد، آن عمره کافى نیست و باید از میقات در ماه هاى حج احرام بسته و عمره تمتع به جاى آورد.

صاحب جواهر مى‏گوید: کسى که عمره مفرده را در غیر ماه هاى حج(شوال و ذیقعده و ذیحجه) به جاى آورد، جایز نیست حج تمتع به جا آورد، زیرا عمره تمتع داخل در حج است و در غیر ماه هاى حج واقع نمى‏شود. و اگر کسى احتمال بدهد که احرام آن حضرت احرام حج اِفراد بوده است و حج اِفراد را تبدیل به عمره نموده است، این نیز خالى از اشکال نیست زیرا اولاً با علم امام(ع) به اینکه نمى‏تواند حج را به پایان ببرد چگونه به احرام حج مُحرم شده است، و ثانیاً میقات حج افراد براى کسى که وطن او مکه نیست همان میقات هاى مشهور است و نمى‏تواند از مکه مُحرم شود.

و ثانیاً: از روایات چنین مستفاد است که امام(ع) عمره به جا آورده و از تبدیل حج به عمره یا به تعبیر دیگر عدول به عمره مفرده ذکرى نیست که ما در اینجا برخى از آن روایات را ذکر مى‏کنیم:

عن علی بن ابراهیم عن ابیه و عن محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان عن حماد بن عیسى عن ابراهیم بن عمر الیمانى عن ابى عبداللَّه(ع) انّه سئل عن رجل خرج فی اشهر الحج معتمرا ثم خرج الى بلاده، قال: لابأس و ان حج من عامه ذلک و افرد الحج فلیس علیه دم و ان الحسین بن علی(ع) خرج یوم الترویه الى العراق و کان معتمرا.فرزندان و برادران و برادرزادگان و اکثر اهل بیت، به جز محمد بن حنفیّه، امام(ع) را همراهى مى‏کردند. امام(ع) در حال حرکت این آیه را تلاوت مى‏کرد: «فخرج منها خائفا یترقّب قال ربّ نجّنی من القوم الظّالمین».

امام حسین(ع) براى رفتن به مکه راه اصلى و عمومى را اختیار کرده بود، و در پاسخ اهل بیت که به او مى‏گفتند: اگر ما نیز از راهى که ابن زبیر انتخاب کرده بود(بیراهه) مى‏رفتیم، شاید از تعقیب دشمنان در امان بودیم، فرمود: نه! به خدا سوگند از راهى جز این نخواهم رفت تا مشیّت الهى به وقوع پیوندد.

سحرگاه هشتم ذی الحجه بود که امام بعد از آنکه در صحرای عرفات بالای جبل الرحمه(تپه‌ای در نزدیکی صحرای عرفات) اهل بیت خود را دور خود جمع کرد و آنها را از تصمیم خود آگاه کرد، به سمت مسجد خیف(مسجدی در همان ناحیه که امروزه به رغم نوسازی در بیشتر ایام سال به دلایل نامعلوم بسته است) رفت و در آنجا خطبه‌ای معروف را علیه یزید خواند.

خبر به محمد خنفیه رسید و او خود را به امام رساند و مهار شتر امام را گرفت و گفت: یابن رسول الله! مگر شما وعده ندادید که درباره آنچه من گفتم، فکر کنید؟ و امام فرمود: آری، ولی بعد از آنکه تو رفتی رسول خدا نزد من آمد و فرمود: برو که خدا خواسته تا تو را کشته ببیند. محمد حنفیه عرض کرد: حال تو با این وضع بیرون می‌روی، همراه بردن این زنان و کودکان چه معنایی دارد؟ و امام در جواب گفت که مشیت خدا بر آن تعلق گرفته که آنان را اسیر ببیند. آنگاه با محمد حنفیه خداحافظی کرد و به‌سوی کوفه روانه شد.

منبع: پایگاه بلاغ

این الرجبیون

umreh 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: رجب، ریزان نامیده شده است، چرا که در این ماه، رحمت خداوند بر امت من فرو می ریزد.

رجب از راه می رسد، قدر حضورش را بدانید که ناگاه خواهیم دید در حال وداع است. بهار عاشقان و دلدادگان حریم کبریایی فرا رسیده است. ماه رجب فصل روئیدن جوانه های عاشقانه زیستن و ماه شست و شوی دل و جان از زنگارهای گناه و غفلت، و آماده شدن برای ورود به ضیافت الله اعظم است. کسانی که دل در گرو محبت خدا نهاده اند، لحظه شماری می کنند تا با ورود به ماه رجب و بهره مندی از برکات آن، به درک فیوضات ماه عظیم شعبان موفق شوند و پس از آن بتوانند مدال لیاقت ورود به ضیافت الهی در ماه رمضان را دریافت نمایند. ماه رجب، سراسر نور و فضیلت و رحمت است. شب اول آن که جزء چهار شب برتر سال است و شب زنده داری در آن که بسیار مورد تاکید قرار گرفته، لیلة الرغائب(اولین شب جمعه ماه) و میلاد ابوالائمه امیرالمومنین علیه السلام. تا شب نیمه رجب و ایام مبارک بیض که راهیان طریق سلوک به اعتکاف و مناجات با رب جلیل می نشینند و بیست و هفتم رجب که رحمت الهی ظهور کرد و محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث شد.

رعایت کنندگان حرمت ماه رجب و عاملین به اعمال آن را رجبیون نامند. همانا که در قیامت فرشته ای ندا می دهد: این الرجبیون: کجایند افرادی که ماه رجب را محترم شمرده و اعمالی از آن را انجام داده اند. آنان بندگان خالصی هستند که در دنیا و در میان مردم بی نام و نشان زندگی می کنند و آنگاه که ماه رحمت فرا می رسد خود را در نهر نورانی رجب شست و شو می دهند و با دلی صاف و بی آلایش و پاکیزه از غفلت ها، کینه ها و گناهان، خود را برای نزول رحمت های الهی مهیا می کنند.

امام خمینی(ره)، این عارف بالله در مورد ماه رجب می فرماید: شرافت ماه رجب در زبان ها، در بیان ها، در عقل ها و در فکرها نگنجد. رجب ماه دعا و استغفار است و سفارش زیادی به استغفار در این ماه شده است.

روزه داری در این ماه، مورد تأکید قرار گرفته و پاداش فراوانی برای روزه داران به خصوص در روزهای اول، وسط و آخر ماه وعده داده شده است.

حال این ماییم و اقیانوسی از معنویت که قدم در بهار آن گزارده ایم تا با همتی خدایی خود را در برابر نفخه الهی که در این فصل، وزیدن می گیرد قرار دهیم و با دل کندن از تعلقات دنیایی، مقدمات ورود به جاده سلوک را فراهم ساخته و رنگ خدایی بگیریم.

امید است آنگاه که دستان خود را بر آستان الهی بلند می نمائید و به مناجات که زیباترین تجلی روح انسانی است، می پردازید ما را از دعای خیر خویش محروم ننمائید.

بخوان ما را

منم پروردگارت

خالقت از ذره ای ناچیز

صدایم کن، مرا

آموزگار قادر خود را

قلم را، علم را، من هدیه ات کردم

بخوان ما را

منم معشوق زیبایت

منم نزدیک تر از تو، به تو

اینک صدایم کن

رها کن غیر ما را، سوی ما باز آ

منم پروردگار پاک بی همتا

منم زیبا، که زیبا بنده ام را دوست می دارم

تو بگشا گوش دل

پروردگارت با تو می گوید:

تو را در بیکران دنیای تنهایان 

رهایت من نخواهم کرد

بساط روزی خود را به من بسپار

رها کن غصه یک لقمه نان و آب فردا را

تو راه بندگی طی کن

عزیزا، من خدایی خوب می دانم

تو دعوت کن مرا بر خود

به اشکی یا صدایی، میهمانم کن

که من چشمان اشک آلوده ات را دوست می دارم

طلب کن خالق خود را

بجو ما را    

تو خواهی یافت

که عاشق می شوی بر ما

و عاشق می شوم بر تو

که وصل عاشق و معشوق هم

آهسته می گویم، خدایی عالمی دارد

قسم بر عاشقان پاک با ایمان

قسم بر اسب های خسته در میدان

تو را در بهترین اوقات آوردم

قسم بر عصر روشن

تکیه کن بر من

قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور

قسم بر اختران روشن، اما دور

رهایت من نخواهم کرد

بخوان ما را

که می گوید که تو خواندن نمی دانی؟

تو بگشا لب

تو غیر از ما، خدای دیگری داری؟

رها کن غیر ما را

آشتی کن با خدای خود

تو غیر از ما چه می جویی؟

تو با هر کس به جز با ما، چه می گویی؟

و تو بی من چه داری؟ هیچ!

بگو با من چه کم داری عزیزم، هیچ!!

هزاران کهکشان و کوه و دریا را 

و خورشید و گیاه و نور و هستی را

برای جلوه خود آفریدم من

ولی وقتی تو را من آفریدم

بر خودم احسنت می گفتم

تویی زیباتر از خورشید زیبایم

تویی والاترین مهمان دنیایم

که دنیا، چیزی چون تو را، کم داشت

تو ای محبوب تر مهمان دنیایم

نمی خوانی چرا ما را؟؟

مگر آیِا کسی هم با خدایش قهر می گردد؟

هزاران توبه ات را گرچه بشکستی

ببینم، من تو را از درگهم راندم؟

اگر در روزگار سختیت خواندی مرا

اما به روز شادیت، یک لحظه هم یادم نمی کردی

به رویت بنده من، هیچ آوردم؟؟

که می ترساندت از من؟

رها کن آن خدای دور

آ‌ن نامهربان معبود

آن مخلوق خود را

این منم پروردگار مهربانت، خالقت

اینک صدایم کن مرا، با قطره اشکی

به پیش آور دو دست خالی خود را

با زبان بسته ات کاری ندارم

لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم

غریب این زمین خاکیم

آیا عزیزم، حاجتی داری؟

تو ای از ما

کنون برگشته ای، اما

کلام آشتی را تو نمیدانی؟

ببینم، چشم های خیست آیا، گفته ای دارند؟

بخوان ما را

بگردان قبله ات را سوی ما

اینک وضویی کن

خجالت می کشی از من

بگو، جز من، کس دیگر نمی فهمد

به نجوایی صدایم کن

بدان آغوش من باز است

برای درک آغوشم

شروع کن

یک قدم با تو

تمام گام های مانده اش با من

وظایف دانش آموزان عزیز عمره گذار در مدینه ی منوره و مکه ی مکرمه

عمره ی دانش آموزی 

1- حضور به موقع در جلسات آموزشی و ویژه برنامه های اعلامی از سوی کاروان و مدیریت هتل.

2- شرکت در برنامه های فرهنگی کاروان و مطالعه ی بروشور و ویژه نامه های تحویلی.

3- توجه به تذکرات مربیان و عوامل کاروان.

4- توجه و رعایت حال دیگران در سفر.

5- عدم بحث و جدل با ماموران کشور مقصد.

6- در نظر داشتن شماره اتوبوس اعلامی و حضور به موقع در اتوبوس.

7- عدم جابجایی خودسرانه ی شماره های اتاق و اتوبوس.

8- چنانچه پس از سوار شدن در هواپیما یا اتوبوس شرایط طبیعی بدنتان تغییر می یابد، توصیه می گردد با شکم پر سوار نشوید، و در صورت امکان قبل از حرکت یک قرص(ضد تهوع) با کمی آب میل نمایید.

9- عدم سر وصدا در هنگام ورود و خروج به هتل و اماکن زیارتی.

10- خاموشی برق در ساعت مقرر و استراحت جهت حضور موثر در نماز صبح حرمین شرفین.

11- مراقبت از ساک، لباس، پول، تلفن همراه، گذرنامه و....

12- عدم خروج از هتل بدون هماهنگی عوامل اجرایی و مربیان کاروان.

13- در استفاده و یا عدم استفاده از کولر رعایت حال دیگران را بنمائید.

14- در نظافت اتاق کوشا باشید.

15- به خاطر سرگردان نماندن هم اطاقی ها موقع خروج از هتل پس از قطع برق و خاموش نمودن کولر کلید اطاق را با خود نبرید و به دفتر استقبال هتل بسپارید.

16- غذایی در اتاق نگه ندارید زیرا خرده های غذا موجب تجمع حشرات مثل سوسک و مورچه و باعث آزار خود شما خواهد شد.

17- نظافت دستشویی ها را رعایت کنید.

18- ظرفیت استفاده از آُسانسورها را رعایت کنید تا منجر به سقوط نشود، همچنین از استفاده ی بی مورد از آسانسور جداً خودداری نمائید.

19- از نشستن و ایستادن جلوی درب هتل بخصوص در اوقات نماز جداً خودداری نمایند.

20- همراه داشتن کارت شناسایی در طول ایام سفر.

21- توجه به توصیه های پزشکی.

22- درصورت داشتن حساسیت غذایی و یا مصرف دارویی خاص، مراتب به اطلاع مربی رسد رسانده شود.

23- در صورت بروز سانحه، سریعا مدیر راهنمای خود و یا پزشکان رابط مرکز پزشکی حج را در جریان انتقال مصدوم به بیمارستان سعودی قرار دهید.

24- در رابطه با مسائل حقوقی در حوادث رانندگی و دادن رضایتنامه بدون حضور نماینده ستاد عمره بحث و مذاکره نکنید.

25- مطب های روزانه و درمانگاه های شبانه روزی مرکز پزشکی حج در داخل تعدادی از هتل ها، با تمام امکانات خود آماده ارائه خدمات به شما عزیزان می باشد.

26- خودداری از اقامه ی نماز در کنار قبرستان بقیع.

27- پرهیز از خواندن نماز فرادی در هنگام جماعت.

28- همراه نداشتن لوازم، اثاثیه، دوربین و... در هنگام ورود به حرمین.

29- پرهیز از عکسبرداری و تصویربرداری در اماکن ممنوعه.

30- خودداری از قرار دادن قرآن در روی زمین.

31- ذکر صلوات را به آرامی بیان نمائید.

32- سعی گردد نمازهای یومیه به صورت جماعت و با اتصال کامل صفوف درحرم ها خوانده شودو

33- در هنگام نماز از حرکت در مقابل صف نمازگزاران جداً خودداری فرمایید.

34- در مساجد و حرم ها سکوت را رعایت نموده و نماز، زیارتنامه و دعا و قرآن کاملاً آهسته خوانده شود.

35- در هیچکدام از حرم های مطهر از مهر، کاغذ،... استفاده نکنید. بر روی سنگ های مرمر نیز می توان سجده کرد.

36- به هیچ عنوان به بوسیدن و دست کشیدن حرم نبوی مبادرت ننمایید.

37- از خواندن نماز در داخل و کنار دیوار بقیع و بر داشتن خاک، سنگ، یا گندم به عنوان تبرک که موجب وهن شیعه می شود جداً خودداری کنید.

38- نوشتن دفترچه ی خاطرات و تحویل آن در آخر سفر به مربیان کاروان.

39- خلاصه گویی در تماس با ایران.

40- خودداری از دریافت، بسته، کتب، و CD های تحویلی توسط افراد مشکوک.

41- از اقدام به چاپ عکس در کشور عربستان جداً خودداری شود.

42- از رفت و آمد در خیابان ها در ساعات پایانی شب جداً اجتناب گردد.

43- درصورت خرید سیم کارت عربی، تعویض سیم کارت را خودتان انجام دهید.

44- در زمان شستشوی حرم و هنگام پایین رفتن از پله های مسجدالحرام، مواظب لغزندگی و لیز خوردن باشید.

45- هنگام عبور از عرض خیابان نهایت دقت را به عمل آورید.

46- وقتی از پله های برقی استفاده می کنید پا را بر روی درزهای پله ها نگذارید و مواظب چادر یا لباس خود باشید.

47- تأکید در رعایت نظم در طول سفر خصوصاً به هنگام سوار و پیاده شدن از هواپیما و اتوبوس، جابجایی در اطاق های محل اسکان.

48- توجه نمائید به هنگام خارج شدن از هواپیما یا اتوبوس، اشیاء و وسائل تان خصوصاً گذرنامه و بلیط جا نمانده و با اطمینان از تخلیه کامل ملزومات وسیله نقلیه را ترک نمائید.

49- همراه داشتن اقلام و اشیایی از قبیل سلاح گرم و سرد، مواد و لوازم آتش زا و سریع الاشتعال، انواع اسپری مانند حشره کش، ادکلن و همچنین وسایل برقی به داخل هواپیما ممنوع می باشد.

50- حمل وسائل برنده از قبیل کارد، قیچی بزرگ و اشیایی که بازرسی آنها مشکل است نظیر کنسرو و جعبه های دربسته، در داخل ساک دستی و جیب افراد ممنوع می باشد. در صورت نیاز به وسایل مذکور، آنها را در ساک های بزرگی که تحویل قسمت بار هواپیمایی می گردد، بگذارید.

51- جهت سهولت در بازرسی چمدان ها و ساک ها، در فرودگاه ایران و عربستان از قفل نمودن آنها خودداری شود.

52- حسن خلق، خوش رفتاری با همسفران، سازگاری، رازداری، کمک و مساعدت به دوستان که از آداب حسنه سفر است را مجداً توصیه می نمائیم.

53- چون ساعات برنامه های سفر پس از ورود به عربستان، با ساعت آنجا تنظیم گشته می توانید ساعت خود را به وقت عربستان تنظیم نمائید.

54- پس از ورود به فرودگاه با حفظ نظم در صف های مربوطه ایستاده و پس از گذشتن از قسمت کامپیوتر دقت شود حتماً‌ گذرنامه ها مهر ورود به کشور عربستان را خورده باشد.

55- پس از ورود به سالن کنترل نسبت به جمع آوری ساک های خود اقدام نموده و پس از کنترل گمرک فرودگاه در سالن انتظار تا زمان اعلام جهت سوار شدن به اتوبوس ها استراحت نمائید.

56- مشکلات و سئوالات خود را با مدیریت کاروان حل و فصل نمائید نه با مسئولین ملیت های دیگر در هتل.

57- در حفظ اموال خود بکوشید و کیف و ساعت و دیگر اشیاء خویش را در دستشوئی ها و جاهای دیگر جا نگذارید. ضمناً به طور حتم پول و سایر اشیاء قیمتی که نمی خواهید در نزدتان باشد به صندوق های امانات هتل سپرده و موقع لزوم تحویل بگیرید، چون خدای نکرده این قبیل وسایل، چنانچه مفقود گردد اثبات کردن و پیدا کردن آن مشکل بوده و به علاوه اوقات صاحب وجه یا جنس و همین طور مسئولین مربوطه بی نتیجه مصروف خواهد شد.

58- از خواهران محترمه خاضعانه می خواهیم تا ضمن حفظ شخصیت یک زن مسلمان ایرانی از پوشش کامل حجاب اسلامی(چادر) استفاده نموده و بالاخص در موقع خرید، وقار، متانت و رفتار توأم با حجب و حیا و عفت یک زن مسلمان را بروز دهند.

59- خرید سوغات در حد معمول و توان‌،‌ امری مستحب است اما خرید بسیاری از کالاها در عربستان مقرون به صرفه نمی باشد.

60- ساعات حرکت را بر اساس آگهی مربوطه، به دقت به خاطر سپرده، با نظم خاصی رأس ساعت مقرر حضور به هم رسانید.

61- حتی المقدور دسته جمعی و با یکدیگر خرید فرمائید.

62- از چانه زدن هائی که اسباب تحقیر است جداً پرهیز نمائید، به خصوص با فروشنده های فقیری که در حاشیه خیابان مشغول دست فروشی هستند که خود این امر خلاف شئون ایرانیان عزیز است.

63- دقت شود برنامه خرید عزیزان حتماً مقارن با اوقات نماز نباشد.

64- ساعات جلسات آموزشی و توجیهی کاروان در مدینه منوره و مکه معظمه در هتل محل اقامت اعلام خواهد شد. حضور در جلسات و استفاده از مطالب مطروحه مورد تأکید است.

65- همراه داشتن ماسک های طبی برای استفاده و پیشگیری از ابتلا به سرما خوردگی ویروسی توصیه می گردد.

66- پانزده روز قبل از سفر حتما واکسن مننژیت و واکسن آنفولانزا را در درمانگاه های معرفی شده تزریق نمایید و کارت آن را همراه داشته باشید.

67- آب های لوله کشی داخل هتل قابل نوشیدن نیست لذا فقط از بطری های آب معدنی برای آشامیدن استفاده کنید.

68- رعایت مراجعه جهت صرف غذا در ساعات اعلام شده از سوی کاروان الزامیست. بدیهی است بعد از ساعت اعلام شده توزیع غذا امکان ندارد.

69- مسافرانی که رژیم غذایی بی نمک ندارند همراه با غذای روزانه خود مقدار بیشتری نمک استفاده نمایند.

70- تا حد امکان به میزان زیادی از مایعات مانند چای و آب استفاده نمایید لکن از نوشیدن آب خیلی سرد پرهیز نمایید.

71- در هنگام بازگشت اشیا ممنوعه از قبیل چاقو، قیچی، تفنگ اسباب بازی، آتاری، میکرو، سگا، اسباب بازی کنترل دار و باطری دار، کارد، چنگال و دیگر وسایل تیز و برنده را حتماً داخل بارهای تحویلی قرار دهید و از همراه داشتن در داخل هواپیما خودداری کنید.

72- کد مکالمه از مدینه و مکه با اردبیل(0098451) می باشد و بلافاصله بعد از کد شماره مورد نظر را بگیرید.

73- کد مکالمه از ایران به مدینه(009664) و به مکه(009662) می باشد و بلافاصله بعد از کد شماره تلفن هتل را خواهند گرفت.

74- استفاده از تلفن همراه پس از مراجعه به دفاتر مشترکین تلفن همراه در شهر تهران(15 روز قبل از عزیمت) در عربستان سعودی امکان پذیر می باشد.

75- از همراه داشتن مدارک شناسایی(شناسنامه، گواهی نامه، دست چک و…) و زیور آلات، جداً خودداری کنید.

76- اغلب خیابان های مکه و مدینه به صورت بزرگراه است در نتیجه در موقع تردد از خیابان های عربستان احتیاط کامل را داشته باشید و حتما از محل های خط کشی شده عبور نمایید.

77- مبلغ خرد کردن هر 100 دلار در صرافی های سعودی 373-375 ریال سعودی است، تبدیل ریال ایرانی به ریال سعودی به ضرر شما خواهد بود.

78- زندگی در سفر یک زندگی جمعی است پس فشارهای روحی را به حداقل برسانید. 

منبع: ویژه نامه ی زمزم ستاد عمره ی دانش آموزی استان اردبیل

آنچه یک زائر باید بداند

عمره ی دانش آموزی 

تقوا:

زائر بیت الله الحرام، پیش از سفر، همچون هر مسافر دیگری، توشه می اندوزد. این توشه باید متناسب با طول سفر، چگونگی آن و مقصد باشد. توشه راه مکّه، خوراک و پوشاک است ولی برای زیارت دوست، این کافی نیست. زائر کعبه دوست، به سفر معنوی می رود و در آستانه چنین سفری باید خود را از درون بپالاید. آلودگی دل را بزداید و روحش را تطهیر کند؛ خود را با فضیلت های اخلاقی زینت دهد و به مقدّس ترین مکان ها و مبارک ترین بقعه ها، تقوا را ارمغان ببرد که صاحب خانه، در قرآن، آن را بهترین توشه خوانده است. تقوا سفارش همیشگی قرآن است؛ امّا یادکرد مکرّر آن در آیات مربوط به حج (آیه های 189، 196، 197، 203 از سوره بقره و آیه دوّم سوره مائده)، این نکته را تأکیــد می کند که زائر باید از آغازین لحظه های تصمیم و نیّت، تا بازگشت به خانه، خود را از شیطان حفظ کند و در آشکار و نهان و دل و زبان، پرهیزکارانه، گام به سوی مقصد نهد.

افزون بر آیات، روایات نیز به رعایت تقوا سفارش کرده اند و آن را به عنوان نشانه قبولی حج و به دست آوردن آثار و ثمرات گرانبهایش، ذکر کرده اند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)می فرماید:«نشانه ی قبول حج این است که انسان گناهانی را که مرتکب می شد ترک کند». در حدیثی دیگر از پیامبر(صلی الله علیه وآله) این بیان، تفصیل داده شده است: نشانه ی قبول حج، بازگشت از گناهان گذشته است و اگر از حج بازگشت، امّا بر گذشته اش چون زنا و خیانت و نافرمانی، اصرار ورزید، حجّش مردود است. از این مهمتر، بی تقوایی و گناه، توفیق حج گزاردن را سلب می کند و انسان را از همه آثار دنیوی و اخروی این عبادت بزرگ محروم می سازد. به عبارت دیگر، حرمان از پذیرفته شدن در مهمانی خداوند رحمان، اثر بی تقوایی و معصیت است و این معنا نیز از روایات، استفاده می گردد. برقی، عالم بزرگ شیعی قرن سوم در کتاب حدیثی و بسیار زیبای خود به نام«المحاسن» از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند: «کسی که برای حج آماده شد و محروم ماند، به سبب گناهش محروم شده است».

اخلاص:

گفته شد که حج، یک عبادت است و روشن است که عبادت حقیقی بدون اخلاص، محقّق نمی گردد. حج وقتی حقیقت پیدا می کند که زائر، هیچ چیز به جز صاحبِ خانه را در نظر نیاورد و وسوسه های شیطانی را از دل براند. زائری که به قصد نمایش و تظاهر و خودنمایی، روانه حج گردد، از عملش هیچ بهره ای نمی برد و چون بقیه ریاکاران، پاداش خویش را باید از غیر خدا بطلبد؛ از همان مردمی که به قصد مدح و ثنای آنان، حج گزارده است. امام صادق(علیه السلام)می فرماید: حج، دوگونه است: حجّی برای خدا و حجّی برای مردم. هر کس برای خدا حج گزارد، ثوابش بهشت و بر عهده خداست و هر کس برای مردم حج گزارد، پاداش آن را در روز قیامت از مردم بطلبد. اثر دیگر حج که طهارت روحی و پاک شدن از گناهان و آلودگی هاست نیز در گرو رعایت اخلاص است. احادیث بسیاری، هم از راویان شیعی و هم از اهل سنّت، بر این مطلب دلالت دارند. این دسته روایات، حج را به آب که پلیدی را می شوید و یا آتش که ناخالصی ها را می سوزاند، تشبیه کرده اند و زائر را پس از حج، مانند کودکی می دانند که پاک و بی گناه، تازه متولد شده است. در روایتی از امام صادق(علیه السلام) که در همین دسته روایات جای می گیرد، اساساً موضوع غفران و آمرزش خداوند، حج گزار مخلص است: «من حجّ یرید به الله، ولایرید به ریاءً و لاسمعه، غفرالله له الـبـتـه... هر کس به خاطر خدا حج بگزارد و نه ریا و تظاهر، خداوند حتماً او را می آمرزد». همانگونه که از متن حدیث بر می آید، حاجیان غیرمخلص، از دایره این رحمت الهی بیرون اند و از حج، جز رنج و تعب و هدردادن عمر و سرمایه، بهره ای ندارند.

حج کامل، اخلاص بیشتر می طلبد. حج به معنی قصد است؛ نمی توان به قصد تجارت رفت و آن را حجّ خانه دوست و کعبه مقصود خواند. نمی توان به قصد تفریح و تفرّج رفت و زائر بیت الله شد و نمی توان سیاحت کرد و آن را زیارت دانست. این گونه حج که مخلوطی از قصد خدا و غیر خداست نیز حجّ ابراهیمی و محمّدی نیست. این حجّ جاهلیتِ دوباره در آخر زمان است که حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) بدان اشاره کرده است: «یأتی علی الناس زمان یکون فیه حجّ الملوک نزهه، و حجّ الأغنیاء تجاره، و حجّ المساکین مسأله... زمانی می آید که حجّ پادشاهان برای تفریح است و حجّ ثروتمندان برای تجارت و حجّ فقیران برای گدایی». این مضمون را راویان اهل سنّت نیز نقل کرده اند که فرازی بیشتر دارد ودر آن به حجّ قاریان قرآن اشاره می کند و حجّ آنان را نیز برای ریا و سمعه و خودنمایی می داند.

پاک کردن دارایی:

پس از تطهیر روح و خالص نمودن نیّت، در مرحله عمل نیز باید این خلوص و پاکی جلوه کند. روشن است که اگر بخواهیم حجْ ما را پاک کند و از آلودگی های درون بپالاید، باید خود پاک باشد. نمی توان با آب آلوده، آلودگی را زدود. نمی توان با مال به چنگ آورده از دزدی و با خیانت و رشوه و اختلاس و گران فروشی و کم فروشی و اجحاف، حج گزارد و انتظار پاک شدن از گناهان را داشت. نمی توان با مال حرام به حج رفت و انتظار پذیرش آن را داشت. نمی توان در لباس غصبی، لبّیک گفت و جواب را به انتظار نشست. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: اگر کسی مالی از راه غیر حلال به دست آورد، سپس حج بگزارد و لبّیک بگوید، ندا می رسد: نه لبیک و نه سعدیک(که کنایه از جواب ردّ است).

این بدان معناست که چنین زائری از همان مرحله نخست مناسک و حتی پیش از آن، در درگاه الهی پذیرفته نیست و مصرف دارایی هایش در حج، چیزی جز افزایش بدهی به صاحبان اصلی اموال را در پی ندارد. نکته قابل توجه اینجاست که کم یا زیاد بودن آلودگی مال به حرام، در این عدم پذیرش، تفاوتی ندارد و حتی کم ارزشترین مال حرام در اسباب و تجهیزات حج و بار و بنه زائر، موجب مردود شدن حج می گردد. در تأکید همین نکته و زدودن چنین توهّمی، حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) شیء بسیار کم قیمتی را نمونه می آورد و می فرماید:«من تجهّز و فی جهازه عَلَم حرام لم یقبل الله منه الحجّ... هرکس بار سفر حج ببندد و تکّه پرچمی حرام در وسایلش باشد، خداوند حجّش را نمی پذیرد». از باور و اعتقاد به این نکته است که هر ساله به هنگام حج، شاهد مراسم زیبای «طلب حلّیّت» کسانی هستیم که عازم زیارت کعبه مقصودند. اینان با جدّیت و کوشش فراوان در پی ادای بدهی و پرداخت دیگر حقوق مالی خود به هر سو روان می شوند و با تأسّی به اهل بیت عصمت و طهارت، هزینه حج را از هر آلودگی پاک می سازند و این سنّت دیرینه و به جا مانده از ائمه معصومین(علیهم السلام) و پیشینیان صالح را زنده نگاه می دارند. بجاست این فرموده امام کاظم(علیه السلام) را بیاوریم که «إنّا أهل بیت، حجّ مرورتنا و مهور نسائنا و اکفاننا من طهر أموالنا... ما خاندانی هستیم که هزینه حج گزاردنمان و مهریه زنانمان و کفن مردگانمان را از پاکترین دارایی مان می پردازیم».

آگاه کردن دوستان:

اکنون زائر در آستانه سفر است. او عزم را جزم، نیّت را خالص و روح و جسم خود را تطهیر کرده است. تمام حقوق واجب را ادا کرده است و نیکوست که حقّی مستحب را نیز ادا کند و با آگاه کردن برادران دینی اش، علقه ها و علاقه ها را تحکیم بخشد و محبّت را در روابط اجتماعی تزریق کند. در حدیثی که راوی اش امام صادق(ع) و گوینده اش حضرت رسول اکرم(ص) می باشد این تکلیف اخلاقی بر عهده هر مسلمانی که قصد سفر دارد، گذاشته شده است:«حقّ علی المسلم إذا أراد سفراً أن یُعلم إخوانه، و حقّ علی إخوانه إذا قدم أن یأتوه... بر گردن هر مسلمان است که هنگام سفر، برادرانش را آگاه کند و سزاوار است که آنها هم به هنگام بازگشت او به دیدارش بیایند». این دستور زیبای اخلاقی که رابطه ای دوسویه را ایجاد می کند، اثراتی سودمند نیز برای خانواده و بستگان و بازماندگان زائر دارد؛ زیرا دستور اخلاقی دیگری، این را تکمیل می کند و سوی دیگر رابطه را استوار می سازد. امام زین العابدین(ع) به برادران دینی و مؤمن زائر می فرماید: «من خلف حاجّاً فی أهله وماله، کان له کأجره، حتی کأنّه یستلم الأحجار... هر کس جای خالی حج گزار را در خانواده و دارایی اش پر کند، اجری مانند او دارد، تا آنجا که گویی کعبه را لمس می کند».

گشاده دستی:

جود و سخاوت، از صفات مورد علاقه خداوند است و بدان سفارش کرده است. در موقعیت های خاصی، این سفارش تأکید شده است که از آن جمله سیر و سفر است. زیاد برداشتن توشه نیکو و بذل و بخشش آن به همسفران، از مروّت و شرف و جوانمردی شمرده شده است. حج، علاوه بر اینکه خود یک سفر است و مشمول این قانون و دستور کلی اخلاقی قرار می گیرد، ویژگی دیگری نیز دارد که سبب تأکید بر گشاده دستی در طول سفر و اعمال آن است. هزینه حج، بیش از صدقه و بیش از قرض و هر کار نیک دیگری، پاداش دارد و اجر اخرویِ آن را تا دو میلیون برابر کارهای دیگر ذکر کرده اند. این ثواب زیاد، محرّک بسیار خوبی برای انفاق و جود و سخاوت در حج است. امامان شیعه، علاوه بر توصیه و سفارش زبانی، خود بدان عمل می کرده اند و با حمل بهترین توشه ها و بذل و بخشش از آن، به دیگر حاجیان و پیروان خود درس می داده اند و آنان را به این کار نیک می خوانده اند.

دوری از تکبّر:

با نگاهی کوتاه به روایات می توان دریافت که یکی از حکمت های تشریع حج، بیرون راندن تکبّر از دل هاست. این معنا را از شکل کلّی مراسم نیز می توان فهمید. حضرت علی(ع)می فرماید: خداوند، با سختی های رنگارنگ، بندگان خود را به بندگی وا می دارد و آنها را با ناخوشی های گوناگون می آزماید تا خودپسندی و کبر را از دل هایشان بیرون کند و فروتنی را در جان هایشان جای دهدو و در همین معنا حضرت رضا(ع)می فرماید:«یکی از علّت های حج، نزدیکی به خداوند از راه عبادت و خضوع و تهیدستی و کوچکی است». برای همسویی با این حکمت و جهت نیل به این هدف، روایات، حاجیان را ترغیب به دوری از کبر و زدودن غرور و فخر از دل ها می کند و با طرح ثمره مهم حج (آمرزش گناهان)، آن را مشروط به دوری از کبر و اظهار تواضع می کند. امام باقر(ع)می فرماید:«هر کس قصد این خانه کند، به عمره یا حج، و از کبر دوری کند، باز می گردد در حالی که گناهی ندارد، همچون روزی که مادرش او را زاده است».

این سفارش از هنگام قصد و عزم حج شروع می شود و در اوّلین قدم ورود به مکّه و محلّ حج، تکرار می شود. در آداب ورود به مکّه، توصیه شده است که بدوت تکبّر و تجبّر و فخرفروشی و در کمال تواضع و آرامش وارد حرم ابراهیمی شوید. این سفارش را امام صادق(ع)، هم به معاویه بن عمار و هم به اسحاق بن عمّار، فرموده اند و اثر چنین ورود متواضعانه ای را غفران و آمرزش خداوند دانسته اند. ابان بن تغلب که از بزرگترین راویان فهیم و فقیه است، نمونه عملی و عینی این تواضع را گزارش کرده است. این گزارش، چگونگی بروز تواضع و اظهار این حالت درونی را در عمل خارجی، به تصویر کشیده و یگانگی دل وزبان ودرون وبرون را ترسیم کرده است. ابان که توفیق همراهی امام صادق(ع) رااز مدینه تا مکّه داشته است، می گوید که وقتی امام صادق(ع) به حرم رسید، از مرکب پیاده شد، غسل کرد، کفش هایش را به دست گرفت و پابرهنه داخل حرم شد. من نیز چنین کردم. حضرت فرمود:«ای ابان، هر کس از روی تواضع چنان کند که دیدی من کردم، خداوند صدهزار کار زشتش را محو کند و صد هزار کار نیک برایش بنویسد و صد هزار درجه به او بدهد و صدهزار حاجتش را روا کند». ابراز و اظهار تواضع از راه هایی دیگر نیز نقل شده است و امام صادق(ع) به پیروان خود آنها را تعلیم داده است. ایشان می فرماید: وقتی وارد مکّه شدید، لباس های کهنه تان را بپوشید که هیچ کس بدون تکبّری در دل به مکّه فرو نیامد، مگر اینکه آمرزیده شد. در حدیث دیگری از این گونه، شخصی ستوده شده است که با وجود امکان استفاده از لباس نو و زیور و زینت، به خاطر تواضع در مقابل خداوند، از لباس کهنه استفاده می کند. هم در آن و هم در اینجا، تمیزی و نظافت و زیبایی نکوهش نشده و مورد نهی قرار نگرفته است؛ بلکه خودنمایی و فخرفروشی و تجمّل ممنوع شده است که این منع، همسو با دیگر اعمال حج، بویژه احرام است که از آداب واجب ورود به مکّه می باشد.

حسن خُلق:

شیوه حجّ کاروانی و دسته جمعی، حاجیان را علاوه بر مراسم و فرائض حج، در منزل و خورد و خوراک نیز به هم پیوند می دهد. از سوی دیگر، سختی اعمال، و شرایط ویژه آب و هوای حجاز، زمینه را برای درگیری ها و برخوردهای احتمالی کوچک و بزرگ آماده می سازد. گاه زائران و دیگر همراهان، عادت هایی دارند که برای بعضی دیگر پسندیده نیست و گاه کمبود امکانات و تنگی مکان در مِنا و مشعر و یا غربت و سرگشتگی و دوری از خانه و خانواده، چنان روح را می آزارد که احتمال طغیان آن می رود و آنگاه، غضب و ناراحتی، زمام امور را از کف عقل می رباید و در این هنگام باید منتظر حادثه بود که گاه کفّاره و عقوبت هایی را هم برای زائر در پی دارد. از این رو، رعایت آداب معاشرت و خوشرویی و خوش اخلاقی، از لازمترین کارها محسوب می شود. امامان معصوم(علیهم السلام) برای گام به گام این سفر روحانی، دستورات و توصیه هایی بیان کرده اند تا زائر را از این دام شیطانی(ترشرویی و بداخلاقی) برهانند و حجّ او را بی فساد و خلل، مقبول و مأجور گردانند. در ابتدای خروج از خانه، دعای خروج بخواند و بگوید:«اللهم إنّی أسألک فی سفری هذا السرور والعمل بما یرضیک عنّی: خداوندا من از تو در این سفرم، سرور و انبساط خاطر و عمل به رضای تو را می طلبم». و برای هنگام پیمودن مسیر حج، فرموده اند: «ما یعبأ مَن یَؤمُّ هذا البیت إذا لم یکن فیه ثلاث خصال: خُلق یُخالق به من صحبه، أو حلم یملک به من غضبه، أو ورع یحجزه عن محارم الله... به زائری که سه خصلت در او نباشد، توجّه نمی شود؛ حسن صحبت و نیکویی معاشرت با همراهان، بردباری وخودداری به هنگام غضب و خشم، و پرهیز از محرّمات خداوند». این حدیث که مشابه آن در آداب سفر، زیاد نقل شده است، حج گزار بداخلاق و تندخو را دور از عنایت خداوند بر می شمارد و او را بی بهره از حج معرّفی می کند. چنین کسی، گویا آمده و دیده و رفته است؛ بدون هیچ نصیبی و ثمری! چنین شخصی مورد نکوهش شدید واقع شده و اهل بیت او را از دایره ولایت خود و گروه مؤمنان به خداوند، بیرون رانده اند.

پیشوایان دینی ما، هم در اطراف حسن خلق و ارزش و برکات و ثمرات آن در روابط اجتماعی سخن گفته اند و هم ما را از ضررها و آثار سوء بدخلقی، برحذر داشته اند که به عنوان نمونه از هر یک، حدیثی را می آوریم. پیامبر فرمود:«الخُلق الحسن نصف الدین... خوی نیکو نیمه ای از دین است» و همو فرمود:«الخلق السیّء یفسد العمل کما یفسد الخلّ العسل... خوی بد، عمل را فاسد می کند؛ همچون سرکه که عسل را خراب می کند». آری؛ اگر حجگزار نرمخو نباشد، خوشرو و خوش زبان نباشد و با همراهان و نزدیکان بنای بدخلقی بگذارد و با اندک سختی خشم بگیرد، حجّ شیرین و پرارزش خود را از دست می دهد و با دستی خالی و کوله باری تهی باز می گردد.

نگهداری از زبان:

زبان و کلام، نقش ویژه ای در روابط انسانی ایفا می کند و در متون اخلاقی، بسیار بدان پرداخته شده است. گناهان بزرگی که با زبان انجام می گیرد و هیچ عضوی به اندازه آن، نمی تواند انواع گوناگون معصیت و طاعت داشته باشد. ایجاد دشمنی و عداوت با زبان ممکن است و اظهار دوستی و محبّت هم با آن میسّر. کج خلقی و بددهنی و دشنام، با زبان انجام می گیرد و خوش صحبتی و مزاح و شوخی هم. در حج، به این عضو، توجه شده است و خداوند در قرآن کریم بعضی از افعال زشت آن را به هنگام حج، حرام کرده است: حج، ماه های معیّنی دارد و هر کس در آن ماه ها حج می گزارد، نباید آمیزش جنسی کند و یا دروغ بگوید و یا مجادله و نزاع کند. دستورات این آیه، در معارف حدیثی ما پی گرفته شده است. امام صادق(ع)می فرماید:«هرگاه احرام بستی، تقوا را همراه گیر و خداوند را فراوان یاد کن و کم گو مگر به نیکی؛ همانا اتمام حجّ و عمره به حفظ و نگاهداری زبان است مگر به نیکی؛ همان گونه که خداوند می گوید: فمن فرض فیهنّ الحجّ فلارفث و لافسوق ولاجدال فی الحجّ. رفث همان جماع است؛ و فسوق یعنی دروغ و دشنام؛ و جدال هم قسم به ذات جلاله الله است». کم گفتن و نیکو گفتن، حج را مبرور و مقبول و نیکو می گرداند و اثر سوء گفتارهای زشت را از بین می برد.

کمک و خدمت به همراهان:

برآورده کردن نیازهای مؤمن و برادر دینی، از پرارزشترین کارها و برتر از بسیاری مستحبات است. از احادیثی که به ذکر فضیلت این کار و بیان اجر آن پرداخته اند، به اهمیت آن وارزش فوق العاده اش پی می بریم. بعضی از آنها برآوردن حاجت های مؤمن را برتر از بیست حج می شمرد و در بعضی، اقدام و شروع(به خدمت) بدون موفقیت و کسب نتیجه را برابر با حجّ مبرور و مقبول خوانده اند. با این همه، به سبب اجر و پاداش فراوان طواف و اعمال مستحبّی در ایّام حج، گاه اشخاصی به تردید افتاده اند و در انتخاب بین «خدمت و کمک به دیگر حاجیان» یا «طواف و نماز مستحبی در مسجدالحرام» متحیّر مانده اند. اسماعیل خثعمی از این دسته افراد است که در پی تأیید و امضای عمل خویش به نزد امام صادق(ع) رفته می گوید: به مکّه که آمدیم، دوستانم به طواف رفتند و مرا رها کردند تا وسایل آنها را حفظ کنم. امام فرمود: اجر و پاداش تو بیشتر است.

گناه نکردن پس از بازگشت:

حفظ نتیجه عمل و بهره برداری از ثمرات کارهای نیک، گاه سخت تر از خود آن کار است. زائر با مراقبت از رفتار خود و آموختن درست مناسک، می تواند از عهده حج و اعمال آن به درآید و با حسنات و ثمرات و حجّی مقبول و مبرور برگردد و نور حج را در قلب و روح خود برای همیشه روشن نگاه دارد؛ ولی افسوس که این نور با اولین گناه، به خاموشی می گراید و سایه معصیت، پرتو نورانی این عبادت بزرگ را از نورافشانی باز می دارد. امام صادق(ع) این خطر را گوشزد کرده و بدان هشدار داده است و هم از این روست که به پیروان خود دستور داده اند پیش از آنکه حاجیان و عمره گزاران، آلوه گناه شوند، به دیدارشان بشتابید تا بهره ای از این نور و مغفرت و رحمت خداوندی ببرید. این در حقیقت همان تقوا و دوری از معصیت است که در همه مراحل سفر و پس از آن نیز باید رعایت شود.

علاوه بر این سفارش عام، به بعضی از گناهان که پس از بازگشت احتمال ابتلا به آنها بیشتر وجود دارد، اشاره شده است. یکی از آنها بازگو کردن عیب ها و خطاهای سرزده از همسفران است. به هنگام شرح ماجراهای پیش آمده در سفر و یا درد دل کردن از سختی ها و آزارها، سفره دل باز می شود و سخن با غیبت و گاه تهمت آلوده می گردد. در بعضی موقعیت ها، نیز رازهای همراهان را که معمولاً در سفر و ضمن خطرات آن برای ما گشـــوده می شود، افشا می کنیم و آبرو و اعتبار آنان را لکّه دار می سازیم که این کار برخلاف امانت و مروّت است. دلیل های فراوانی بر حرمت این کار داریم که در ابواب مربوط به مجلس و مسافرت آمده است. حتی در بعضی روایات، گفتار به نیکی را نیز نهی کرده اند که شاید وجه آن، ایجاد حریم برای نیفتادن به کار حرام باشد. در پایان، نتیجه می گیریم که وظایف زائر در انجام اعمال و فرائض و مناسک خلاصه نمی گردد؛ بلکه تحصیل آثار فراوان حج و قبولی این عبادت بزرگ در گرو رعایت دستورات اخلاقی این عبادت اجتماعی است. امید که هر زائر، نمونه ای از مسلمانان مطلوب اسلام باشد و با رفتار نیکو و شایسته خود، در جلب محبّت همکیشان و توجه دیگران، توفیق یابد.

منبع: ویژه نامه عمره ی دانش آموزی زمزم استان اردبیل