راهیــان معـرفــــــت

راهیــان معـرفــــــت

ستاد عمره‌ و عتبات دانش آموزی استان اردبیل
راهیــان معـرفــــــت

راهیــان معـرفــــــت

ستاد عمره‌ و عتبات دانش آموزی استان اردبیل

شجره، یک لبیک تا خدا

 

اینجا شجره است. میقات مردمان مدینه، جایی که هر کس از مدینه راهی مکه مکرمه است باید در آن محرم شود. ساعت‌هاست که دانشجویان و دانش آموزان عمره‌گزار ایرانی برای احرام بستن به میقات آمده‌اند. تا غروب ساعتی وقت است. وضو می‌سازم تا نمازم را هم برخلاف چند بار قبلی که وقت اقامه آن در شجره نشد، این بار اینجا بخوانم. حاج آقا سفارش می‌کند که از حال و هوای دانش‌آموزان و دانشجویان عکس بگیرم. این حال و هوا را که نمی‌شود به عکس کشید، این در قلب آنها جریان دارد.

آن سوی مسجد حاج آقای فقیهی رییس ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان دارد به آنها نحوه محرم شدن و شرایط آن و محرماتی را که باید رعایت کنند، توضیح می‌دهد و در سوی دیگر مسجد، ده‌ها دانش آموز که امروز در زیباترین صحنه‌های عمرشان لباس زیبا و پرشکوه احرام به تن می‌کنند تا به زیارت بیت الله بروند.

دانش آموزان حلقه بزرگی برای قرآن خواندن به صورت دسته‌جمی تشکیل می‌دهند. آقای پناهی قاری و مداح آنها را در جمع خوانی هدایت می‌کند. آوای دلنشین قرآن که در صحن مسجد پخش می‌شود، به یکباره میقات را به لرزه در می‌آورد. بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و...

آنقدر این صحنه همخوانی قشنگ و زیباست که بسیاری به دور دانش‌آموزان حلقه می‌زنند. اینها زائران از کشورهای مختلف هستند. مامور سلفی به یکی از روحانیون نزدیک می‌شود با او حرف می‌زند نمی‌دانم چه می‌گوید، اینها همیشه بهانه می‌کنند. این که دیگر دعا نیست! قرآن کلام خداست و قران راهنما و سند زندگی و هویت هر مسلمان است.

چند دقیقه‌ای که صحبت می‌کند می‌رود. آن روحانی چه استدلالی کرد که او سرافکنده رفت نمی‌دانم.

اتوبوس زائران دیگر کاروان‌ها خیلی زود به شجره می‌رسند. هنوز تا مغرب و اذان وقت زیادی است. ده‌ها اتوبوس در توقف‌گاه بسیار وسیع مسجد زائران را پیاده می‌کنند. در مسجد شجره نزدیک به 500! دستگاه دوش و سرویس بهداشتی وجود دارد. زائران سریعاً دست به کار می‌شوند. لباس‌های احرام را بر می‌دارند و به سمت دوش‌ها برای غسل کردن و به تن نمودن حوله‌های احرام می‌روند. مقابل اغلب دوش‌ها زائرانی در انتظار هستند. کمتر کسی را می‌بینم که عجله کند و یا از افرادی که مشغول غسل هستند بخواهد سریع‌تر بیرون بیاید!

در کنار مسجد بازاری است که وسایل مورد نیاز زائران از لباس احرام گرفته تا مواد غذایی در مغازه‌های آن عرضه می‌شود. دست فروش‌ها اینجا هم فعال هستند و زائرانی را می‌بینم که حتی اینجا هم دنبال خرید سوغاتی! هستند. باز هم تا اذان فرصت است. ترجیح می‌دهم بخش‌های مختلف مسجد را ببینم.

شجره(شَ جَ رِ) نام درختی است در ذی‌الحلیفه. حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) هر وقت از مدینه به مکه می‌آمدند در آن جا محرم می‌شدند.

از اینجا اگر قصد خانه محبوب کرده‌ای بدان که باید محرم شوی، ادب شرط است. مسجد شجره یا مسجد "ذوالحلیفه" با گسترش مدینه اینک تقریبا به شهر رسول الله(ص) متصل است. رسول خدا(ص) در این مکان نماز خواندند و محرم شدند. بدون احرام نمی‌شود وارد مکه شد. از این مسیر در "شجره" باید محرم شد. برای ورود به مکه باید محرم بود و احرام فقط در میقات‌ها ممکن است. این مسجد در سال های پیش بسیار محقر و بدون نظافت بود. در نوسازی اخیر بر مساحت مسجد افزوده‌اند و الان گنجایش پنج هزار نمازگزار را دارد.

جز بخش‌هایی از مسجد، همه چیز در آن به رنگ سفید است. پیرمردی لباس احرام به تن دارد. به سختی قدم بعدی را به دنبال قدم قبلی بر می‌دارد. محاسن‌اش کاملاً سفید است. اشک ذوق محرم شدن و زیارت خانه دوست را می‌شود روی گونه‌های نورانیش دید. حیفم می‌آید با او صحبت کنم. این بهترین حالت ممکن را نباید و حق ندارم از او بگیرم. عده زیادی از زائران، پسران جوان دانشجو هستند. کف مسجد را موکت سبز رنگی پوشانده است. در گوشه‌ای سه پسر نوجوان در لباس احرام، این بزرگترین سعادت زندگی خود را جشن گرفته‌اند. دانشجویان و دانش‌آموزان ایرانی حاجیان جوان! تلبیه گویان دور مسجد می‌گردند. با آنکه در فتاوا گفته شده که انجام نیت و گفتن تلبیه در هر نقطه مسجد جایز و درست است، ولی باز برخی کاروان‌ها اصرار دارند بعد از نیت، تلبیه گویان دور مسجد بچرخند تا از نظر آنها اشکالی در احرام نباشد. این اقدام مشکلات و مزاحمت‌های زیادی را برای زائران و حضور آنها در مسجد فراهم می‌کند. از تعداد اتوبوس‌هایی که در بیرون مسجد متوقف هستند می‌شود برآورد کرد که چند صد زائر فقط ایرانی در مسجد هستند.

موذن بانگ بر می‌دارد: الله اکبر، الله اکبر... وقت اذان مغرب است. صف‌های جماعت شکل می‌گیرد. نمازگزاران شیعه و سنی همه کنار هم خدای واحد را ستایش می‌کنند. امام تکبیر می‌گوید و نماز شروع می‌شود. امام از اهل سنت است. همه‌ی ما مسلمان هستیم و یک خدا، یک قرآن و یک پیامبر داریم. بعد تکبیر امام، نمازگزاران یک به یک تکبیر می‌گویند و جماعت بزرگی از مومنانی شکل می‌گیرد که در احرام، رو به جمال جمیل حق دارند. اینجا و این لحظه تا خدا فاصله‌ای نیست. اگر قادر به درک آن باشیم خواهیم فهمید که چرا معصوم(ع) در این لحظات بر خود می‌لرزید! که جز این نبود که او نظر به وجه الله داشت.

با نگاه به صفوف نماز وحدت امت اسلامی را می‌توان حس کرد، فقط باید چند قدم دیگر برداشت. کعبه دل‌های ما واحد است. نماز به پایان می‌رسد. نماز عشا را معمولاً حجت الاسلام و المسلیمن نجفی روحانی نماینده بعثه مقام معظم رهبری در مدینه منوره امامت می‌کند که زودتر از وقت نماز عشای اهل سنت بر پا می‌شود تا زائران فرصت کافی برای رفتن به مکه مکرمه را داشته باشند.

این باشکوه‌ترین نماز جماعت عشا به امامت یک روحانی شیعه در مدینه منوره و شاید هم کل عربستان باشد. دانش‌آموزان و دانشجویان آماده سوار شدن به اتوبوس‌ها می‌شوند.

حالا همه عجله دارند که زودتر سوار اتوبوس‌ها شوند. مدیران کاروان‌ها پیوسته زائران خود را برای سوار شدن به اتوبوس‌ها دعوت می‌کنند. چند ساعتی راه تا مکه است و اگر شب پایان گیرد، محرم نمی‌تواند در زیر سقف طی مسیر کند پس باید عجله کرد.

زائران به‌تدریج از مسجد شجره خارج می‌شوند. هر یک از شهری و دیاری و سرزمینی- حالا دیگر همه یک شکل هستند با ظاهری مانند هم بدون ذره‌ای تفاوت!- به یک زبان سخن می‌گویند: الله اکبر، الله اکبر، لااله‌الاالله و... کاروان پشت کاروان، ‌همه محرم هستند و قصد خانه یار را دارند. کعبه پیش رواست 417 کیلومتر دیگر.

لبیک اللهم لبیک، لبیک لاشریک لک لبیک، ان الحمد و النعمة لک و الملک، لاشریک لک لبیک

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش

کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

شرط اول قدم آن‌است که مجنون باشی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد