راهیــان معـرفــــــت

راهیــان معـرفــــــت

ستاد عمره‌ و عتبات دانش آموزی استان اردبیل
راهیــان معـرفــــــت

راهیــان معـرفــــــت

ستاد عمره‌ و عتبات دانش آموزی استان اردبیل

انشانویسی حج- فرشته رضازاده از ناحیه 2 اردبیل

بـه نـام خـدای کعبــه که علی(ع) بـه آن ســوگنـد یاد کرد؛ در آن زمـان کـه ضربت بـه سـر مبـارکش خورد و رستگار شد... من چه می تـوانـم از درون قلب کوچک و ساده ام با همه ی وجودم و بـا همه ی احساسم از خـدای مهربانم بگویم. چگونه از عهده ی فرایض دینی که به عهده دارم می توانم برآیم؟ و چگونه می توانم در دو جهان رستگار شوم؟ و از بهشت بــرین خـداوند بهره بر گیرم؟!

آن زمان که در نه سالگی به سـن تکلیـف رسیدم دریافتم که به دین اسلام ایمـان آورده ام و واجبات و مستحباتش را بجا خواهم آورد تا بنده ی شایسته ی شایستگان باشم. و یکـی از آن فرایض واجب فریضه ی حـج است.

وقتی دبیر انشا‌ به ما گفت که اگر نوشته ی شما در این مسابقه اول شود به مکه ی مکرمه خواهیـد رفت، از شوق دیدار خانه ی خدای مهربانم و مزار پیامبر، محمد(ص)، و دیدن ستاره های زمینی شهر مکه و عربستان که در زیر خاک هستند بر آن شدم که عقیده ام را در مورد این فریضــه ی الهی بنویسم... مسلمانانِ شیعه و سنی تابع دین اسلام از هـر گوشه ی جهان، از غرب، شرق، جنــوب و شمال به شوق وصلِ به بهترین بهترین ها و مهربان ترین مهربان ها، به مکه می آیند تا هفـت بـار کعبه این پایگاه و قبله مسلمانان را طواف کنند، ذکر بگویند، دعا بخوانند، به زبان عربـی نماز بخوانند و لبیک بگویند؛ و در یک مسیر سرود رستگاری سر دهند.

گاهی به خلوتگاه پیامبر می روند؛ گویا به خوبی می توانند وجود پیامبرشان را احساس کنند، به مسجد الحـرام به محل پناه پیامبر و انصار و مهاجران می روند همه ی آنها لبـاس سپید حـج را پـوشیـده(سپیدِ سپیدِ سپید)، هـر جـا را نگـاه می کنـی سپیـد اسـت. این جامه های سپیـد نشانگر دلهای سپید است که جز خدا در آن راه ندارد.

خدایا؛ مهربانا از تو می خواهم که همه ی دوستدارانت را به درگاهت بطلبی تا رستگار شوند.

گویی زمانی که حج می روی عزم آن داری که از بهترین ها باشی تا شیطان جرعت نگاه کردن به تو را نداشته باشد؛ از قلبت قفلی آویزان می کنی که درش فقط به روی بندگان صالح خدا باز می شود عاشق می شوی واز شدت بی قراری، همه ی عزیزان وخانواده ات را از یاد می بری. وارد راهی نو می شوی تا فرصت های از دست رفته را جبران کنی و گام های بلند تری در راه دین و انسانیت برادری.

راه نو، نگاه نو و برداشتن گام های نو در مسیر نو... قدم نو در جهت بهتر زندگی کردن.

من در اینجا با قلب سیزده ساله ام، بـه درگاه پیامبر و کعبه دلها زانو می زنم و می گویم: خدایا قلبهایمان راپاک و روشن گردان تا خود را آماده ی مهمانی بزرگ و پرفیض خانه ی تـو گردانیم؛ به امید آن روز، فرشته ی کوچک تو.

نظرات 5 + ارسال نظر
صابر 29 خرداد 1390 ساعت 10:04 http://saber99.blogfa.com

سلام
فرشته جان عالیه.
دستت درد نکنه.
تو باید اول میشدی حقت رو خوردند.
البته اینم بگم انشای سایرین هم بد نیست.

مبنای مسابقه برچی بود که این انشا رو سیزدهم نوشتید
به نظر من اینه باید اول میشد.
این

صابر 18 بهمن 1390 ساعت 23:05

برایت ارزوی موفقیت میکنم.
امیدوارم ما رو فراموش نکرده باشی.

فرشته رضازاده 22 آذر 1392 ساعت 22:16

متشکرم ازهمتون

حسین 30 دی 1394 ساعت 15:16

عالی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد