راهیــان معـرفــــــت

راهیــان معـرفــــــت

ستاد عمره‌ و عتبات دانش آموزی استان اردبیل
راهیــان معـرفــــــت

راهیــان معـرفــــــت

ستاد عمره‌ و عتبات دانش آموزی استان اردبیل

انشانویسی حج- شبنم سیدفخرآبادی از مشگین شهر

انّ اوّل بیت وضع للنّاس للّذی ببکّه مبارکاً و هدی للعالمین        «آل عمران 96»

اول خانه که برای مکان عبادت خلق بنا شده همان خانه مکّه است که درآن برکت و هدایت خلایق است

دردمنــــدان را دوائـی نیست در میخانه ها      ساده دل آن کس که پیمان بست با پیمانه ها

مست توحیدم، نه مست باده ی اندیشه سوز     سرخوشـــی ها را نجویــم از در میخانه ها

عکس روی باغبان پیداسـت در هر برگ گل      سیــر کن نقـش خـدا را در پر پروانــه ها

داستـان اهـل دنیــا را به دنیـــادار گـــــو     گوش من آزرده شد از ننگ این افسانــه ها

ای خدای بزرگ، به هر جا رفتم خود را در پیشگاه تو دیدم، و دیده به هر چه انداختم آئینه سان تجلــی کرده در اوج آسمان ها، در اعماق زمین، در دشت های قشنگ، در بیابان های بی آب و علف، در کعبه و بت خانه، در مسجد و کلیسا، در مدرسه و خانقاه در همه جا. پروردگارا به هر چه می نگرم آئینه سان مظاهر زیبائی از جمال دل آرای ترا می نمایاند و بهر چه خیره می شوم نقش دل انگیز ترا در کارگاه دیده می کشم در همه جا توئی و به هر جا ترا می بینم. در پهنه ی جهان خاکی، در آسمان های مینا رنگ، در ستارگان ابهام انگیز، در خورشید دل افروز، در ماه عاجگون، در گل های رنگارنگ، در برگ های سبز زیبا، در لب های تنگ غنچه ها، در پرده ی نازک گل و در هر چیز. و امروز و الان دلم به شوق آمده و می خواهم تمام پرده ها را کنار بزنم و به خانه ی تو بیایم.

خدایـا قبـله ی ما خـانـه ی تست             تو شمعی عالمی پروانه ی تست

اگر پـروانـــه ی تـو پـــر در آرد            عقابـان را بـه زیر پـر گــــذارد

تو شمعــــی ما همه پروانگانیــم            تو صاحب خانه ای ما میهمانیــم

بیابانت همه صحـرای عشـق است            بهر جا پا نهم معنای عشق اسـت

به راه عاشقی بـی پـا تـوان رفـت            وَ بی کشتی دراین دریا توان رفت

چه دریـا وسعتش بـی انتها هست            که  در آن  ناخدا لطف خداهست

 این موضوع را در دو بخش عنوان خواهم کرد:

الف) احساسات قلبی خود راجع به حج و اعمال مربوطه:

ب) راجع به اثرات حج بر زندگی فردی و اجتماعی خواهم نوشت، باشد که خدای مهربان هم صدای مرا بشنود و اجابت کند.

الف: و امروز دوباره چه عاشقانه از به سوی تو آمدن سخن می گویم پروردگارم... «حج» کلمه ایکه همیشه از اعماق قلبم دوست داشتم درکش کنم. «طواف» حالتی که همیشه دوست داشتم حسش کنم. اما همیشه سخنم این بود، آیا می شود؟ آیا روزی می شود این حس معنوی و والا برای من باشد و من را که همیشه به این کلمه ی «من» تکیه کرده ام از منیت خارج کند. آری اثر حج همین سرافرازی هاست. سرافرازی پای درجای پای ابراهیم نهادن، شکوه محمد را فهمیدن، در حالت کلی یعنی مفهوم انسانیت برای تو برای من. وقتی شیشه ی منیت من و تو شکست وقتی نگاهم از گره خوردن در نگاه نامحرم شرم کرد وقتی من و تو به عنوان دو مسلمان توانستیم ما بودن را درک کنیم تازه ثمره ی حج را در زندگی اجتماعی خود خواهیم دید، صلح را درک خواهیم کرد و بودن را معنا خواهیم بخشید. کاش می شد همه ی انسان ها آن لحظات والای آسمانی را درک کنند. بودن در کنار خانه ی خدا، در کنار آفریننده ی خود، آن وقت آیا گناهی در کمین خواهد بود؟ آیا شیطان جرأت فریفتن خواهد یافت؟ آیا انسان از عمل گناهش در مقابل درگاه الهی شرمگین نخواهد شد؟ آیا اشک ریختن و گریستن دوباره سخت خواهد بود؟ آن وقت همه ی «من» بودن به «مای» وحدت اسلامی تبدیل می شود همه بنده بوده وگریان در برابر لطف الهی. و آن وقت همه پاک در محدوده ی زندگی خود و محدوده ی اجتماعی مناسب زندگی کرده و همدیگر را در موارد تلخ و دشوار تنها نمی گذارند و هیچگاه لطف پرورگار را نادیده نمی گیرند و از کوچکترین گره تا بزرگترین گره زندگی را به دست آفریننده ی خود می سپارند.

ب: معنی لغوی حج قصد کردن، آهنگ کردن است. آهنگ قرب به درگاه احدیت و ترک هر چیزی که سد راه اوست. حج یعنی حرکت و جهت حرکت به سوی خدا.

با کندن تو از خودت، امیالت، از زندگی ات و از همه ی علاقه ها و خواستهایت آغاز شده به قربانگاه عشق یعنی کوه منا ختم می شود که در آنجا حضرت ابراهیم از تمام عشق و علاقه اش، از تمام هست و نیستش یعنی اسماعیل، در راه خدا گذشت و او را با عشق تمام در پای معشوق قربانی کرد عشقی که از دست خدا گرفته بود، بار امانتی که از روز الست بر دوش کشیده بود، شعله ی نامرئی که چراغ حیات را با آن افروخته بود و مسافر حج که افتخارش پای در جای پای ابراهیم گذاشتن است باید این عشق به خدای واحد را به مانند امانت دلپذیری که آسمان مینا رنگ با آن همه لایتناهی بودنش نتوانست بار آن را بر دوش کشد به تمام خواسته ها و داشته های خود ترجیح دهد و همه را به پای او قربانی سازد. به دستیاری عشق از سِّر وحدت آگاه شده و به سوی او راه یابد. نقاب از چهره ی تابناک دوست بَرکشد و مفتون جمال دل آرای او گردد. پرده ی اسرار کائنات را دریده و سیمای حقیقت در آیینه ی دل تجلّی یابد قطعاً بال عشق نیرومند است و به جز همت عشق در این گذرگاه  پر آشوب و از این راه پر نشیب و فراز به جایی نتوان رسید. و انسان حج رفته باید با اطاعت و استناد به فرمان حضرت امام صادق(ع):  «و احرم کلّ شیء یمنعک عن ذکر ا... و یحجبک عن طاعته» هرچیزی که انسان را از ذکر و طاعت خداوند باز دارد باید تحریم شود.

عملیات حج همانطور که در سفر حج مشاهده می شود بایستی در زندگی فردی  و اجتماعی اثر گذار باشد. حج با سفر شروع می شود نه سفر از خانه و کاشانه و اهل و عیال، بلکه سفر از بدی ها به خوبی ها. چنین به نظر می رسـد که خداونـد همـه ی اعمال لازم رادر حج جمع آوری کرده است، اعمالی مانند پرداخت قرض ها، از بین بردن کدورت ها، آشتی ها، قهرها، تسویه حساب ها، حلال طلبی از دیگران و پاک کردن محیط زندگی، رابطه ها، ثروت و اندوخته ها، انتخاب پوشش یکنواخت و خالی از تکبر و خود خواهی؛ انسانیتِ تقسیم شده به نژادها، ملت ها، طبقات، قشرها، گروه ها، خانواده ها، عنوان ها، حیثیت ها، درجه ها، لقب ها را از بین برده و همه از منِ بودن خویش بدر آمده مردم می شوند قطره ای گم گشته در دریا و با انتخاب لباس سفید یکنواخت می میرند قبل از آنکه بمیرند. «من» ها در میقات می میرند و همگی «ما» می شوند یک تن، یک جامعه همانطور که اسلام می خواهد ادامه یافته و از مسیر مقام ابراهیم که پای در جای پای ابراهیم گذاشتن یعنی مثل آن حضرت فکر کردن و عمل نمودن در زندگی فردی و اجتماعی است می گذرند و پس از گذر از طواف و سعی و توجه به افکار و عملکرد هاجر که عمل به آن در زندگی فردی و اجتماعی الزامی است. سرزمین عرفات، مشعر و منا آخرین تجلیگاه عشق و انتخاب آموزه های آن حالات و تسری آن به زندگی فردی و اجتماعی اعم از شناخت، شعور و کسب آمادگی دفاعی بر علیه دشمن و رمی جمرات یعنی راندن هر چه زشتی و پلیدی در زندگی فردی و اجتماعی، خود را بنمایاند و پاک و منزه زیستن از بدی ها از اثرات حج در زندگی فردی و اجتماعی است که با قربانی کردن هر آن چه سد راه خداشناسی و رسیدن به حقیقت است پایان می پذیرد.

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 6 بهمن 1389 ساعت 19:51

خوب بودحتمازحمت کشیدین دستت درد نکند/.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد