راهیــان معـرفــــــت

راهیــان معـرفــــــت

ستاد عمره‌ و عتبات دانش آموزی استان اردبیل
راهیــان معـرفــــــت

راهیــان معـرفــــــت

ستاد عمره‌ و عتبات دانش آموزی استان اردبیل

عید امامت گرامی باد

 

غدیر رمز پایداری و تلاش و کوشش جاودانه ی عاشقان خداست. بدون غدیر، عشق می مرد و رسالت ناتمام می ماند و گل واژه های شهادت و ایثار بی معنا می شد و رسالت بدون امامت در توطئه های مکرر خناسان، فرو می خشکید.

آنگاه که رسالت با غدیر همیشه جاری امامت پیوند خورد، دین الهی کامل شد که فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم

مسلم بن عقیل؛ یار وفادار حسین علیه السلام

 

از صداى سخن عشق، ندیدم خوشتر        یادگارى که در این گنبد دوار بماند

وصال مسلم به ملکوت، او که در عرفه شهید شد تا دعاى عرفه مولى الکونین را تفسیر کند و حماسه مسلم بودن و تسلیم نشدن را بیافریند.

به یاد روح بزرگ انسان‌هاى خودساخته و پاکی که ایثارشان در راه خدا الهام بخش تعهد و فداکارى است. عظمت انسانى چهره‌‏هاى پرفروغ تاریخ خونبار ما چون مسلم بن عقیل و «هانی بن عروه»، اسوه همه کسانى است که در زندگى به هدف‌هایى والاتر از دنیا اعتقاد دارند و ارزش‌هاى متعالى را مى‏جویند. انسان‌هاى نمونه از نظر ایمان، اخلاق، شهامت، جوانمردى و استقامت، همیشه زینت تاریخ بوده و هستند.

مسلم بن عقیل یکى از این چهره‏‌هاست. شنیدن نام این انسان والا و سرباز فداکار راه حق، یاد آور همه خوبی‌ها، رشادت‌ها و جوانمردی‌هاست؛ و خواندن زندگینامه این سردار رشید اسلام، درس‌آموز و الهام‌بخش و سازنده است. حماسه مسلم‏ بن عقیل در کوفه، پیش درآمدى بر نهضت عظیم عاشورا بود؛ و خود مسلم، پیشاهنگ نهضت‏ سیدالشهدا علیه ‏السلام و سفیر انقلاب کربلا و پیش‌مرگ حماسه تاریخ‌ساز و جاویدان عاشورا بود.

درباره مسلم بن عقیل، چه مى‏‌توان گفت، جز بیان صداقت و رشادت و ایمانش؟ و چه مى‌‏توان نوشت، جز فداکارى و حماسه و آزادگى‌‏اش، و چه مى‌‏توان شنید جز عمل به وظیفه و اطاعت از امام و جهاد در راه حق تا مرز شهادت، و مسلم بن عقیل کیست؟ تجسمى از ارزش‌هاى والاى مکتب؛ الگو و اسوه‌‏اى از یک جوانمرد سلحشور و انقلابى پاکباخته و دل به راه خدا داده و سر به راه دوست ‏سپرده و قدم در راه‏ حق نهاده و با شهادت به معراج قرب پروردگار رسیده است.

مسلم‏ بن عقیل کیست؟

در میان جوانان برومند «بنى‌هاشم‏»، مسلم بن عقیل، فرزند عقیل یکى از چهره‌‏هاى تابناک و شخصیت‌هاى بارز، به شمار مى‏رفت. «عقیل‏» برادر حضرت على علیه السلام و دومین فرزند ابوطالب بود.

مسلم بن عقیل، برادرزاده امیرالمؤمنین و پسر عموى حسین‏ بن على بود. دودمانى که مسلم در آن رشد یافت، دودمان علم و فضیلت و شرف بود و خاندانى که شخصیت انسانى و اسلامى مسلم بن عقیل در آن شکل گرفت، بهترین زمینه را براى تربیت و تکامل معنوى و حماسى مسلم فراهم کرد.

از آغاز کودکى، در میان جوانان بنى‏هاشم به خصوص در کنار امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بزرگ شد و کمالات اخلاقى و بنیان ولایت و درس‌هاى حماسه و ایثار و شجاعت را به خوبى فرا گرفت. اجداد مسلم بن عقیل کسانى، چون «ابوطالب‏» و «فاطمه بنت اسد» بودند که در فرزندان خویش، شجاعت و ایمان و دلاورى را به ارث مى‏گذاشتند و مسلم بن عقیل، شاخه‏اى پربار از این اصل و تبار بود؛ و بنا به اصل وراثت، خصلت‌هاى برجسته را از نیاکان خود به ارث برده بود.

به نقل مورخان، در زمان حکومت آن حضرت(بین سال‌هاى 36 تا 40 هجرى) از جانب آن امام، متصدى برخى از منصب‌هاى نظامى در لشگر بوده است، از جمله در جنگ صفین، وقتى که امیرالمؤمنین علیه‌السلام لشگر خود را صف آرایى مى‏کرد، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و عبدالله‏ بن جعفر و مسلم بن عقیل را بر جناح راست ‏سپاه، مامور کرد.

شناسنامه مسلم بن عقیل را، پیش از آن که از نیاکان و سرزمین و قبیله جستجو کنیم، باید در فکر، عمل و زندگانى‏اش بیابیم؛ این بهترین معرف مسلم بن عقیل است. مسلم بن عقیل، در دوران خلافت على علیه السلام در خدمت آن حضرت، مدافع حق بود و پس ‏از شهادت آن امام، هرگز از حق که در خاندان او و امامت‏ دو فرزندش، حسنین علیهماالسلام تجسم پیدا کرده بود جدا نشد و عاقبت هم، جان پاکش را بر این آستان فدا کرد.

ادامه مطلب ...

آشنایی با برخی مقررات کشور عربستان سعودی

مقررات عربستان سعودی 

وقتی وارد یک کشور خارجی می شویم باید با مقررات وقوانین آن کشور آشنایی داشته باشیم تا هنگام روبرو شدن بامشکلات بتوانیم به راحتی مشکلات خود را برطرف نماییم.  اهم مقررات ومسائیلی که آشنایی با آنها در عمره دانش آموزی ضرورت دارد به شرح ذیل است.

1-جرم همراه داشتن مواد مخدر:

ماموران حرفه ای هستند ( هم درایران وهم درعربستان ) وبه خصوص با استفاده سگ های مواد یاب بسرعت مواد مخدر را کشف می کنند وبه خصوص اگر درعربستان باشد هیچ کاری نمی توان انجام داد الا حمایت از مامور عربستانی، زیرا طرفداری از کار غلط زائر ایرانی ساحت مقدس جمهوری اسلامی ایران را خدشه دار خواهد کرد و همچنین مشکلات زیادی برای حمایت کننده وزائر ومسئولان ایرانی ایجاد خواهد کرد.

2-جرم همراه داشتن دلار تقلبی:

افرادی که ارز تهیه می کنند باید ازمراکز مجاز تهیه نمایند وشماره های دلار خود را نیز یادداشت نموده وهمراه خود داشته باشندزیرا اگر درمدینه یا مکه صراف های سعودی زائری راجهت همراه داشتن دلار تقلبی به دام بیاندازند اورا روانه اداره پلیس می نمایند. لذا تاکید می شود درخرید ارز دقت لازم بعمل آمده واز مراکز معتبر تهیه شود.

3- تشابه اسمی:

امکان دارد زائری را در فرودگاه جده یا مدینه به خاطر مشابهت اسمش با اسم فردی دیگر مورد بازپرسی قرار دهند این موضوع نباید اعضای کاروان یا زائر را مضطرب ونگران سازد، فقط مقداری از وقت زائر گرفته می شود که باید با صبر وحوصله تحمل نمود.

4-حوادث و تصادفات:

الف- سعی کنید درکشور عربستان قوانین ومقررات راهنمایی ورانندگی را رعایت کنید به طور مثال حتماً از روی خطوط عابر پیاده عرض خیابانها را طی نمایید به چراغهای راهنمایی هنگام عبور از عرض خیابان توجه داشته باشید آرامش خود را هنگام حرکت درعرض خیابانها حفظ کنید.

برای دفاع از حق مسلم خود وهمراهان سعی کنید زبان عربی را یاد بگیرید به کلمه « تنازل » توجه داشته باشید. موافق این کلمه نباشید وبدون  یک فرد مطلع و وارد هیچ برگه ای را امضاء نکنید، سعی کنید حق و حقوق خود را بگیرید بعد از اتفاقات پیش آمده تعجیل نکرده وشتابزده تصمیم نگیرید زیرا برخی از تصادفات ممکن است به عوارض طولانی مدت ویاحتی فوت منجر شود.

مراحل تشکیل پرونده:

1-به مجرد تصادف،همراهان وآشنایان فرد آسیب دیده باید صحنه تصادف را به حال اولیه نگه دارند

2-به سرعت پلیس را در جریان بگذارند.

3-نام ومشخصات پلیس ومحل اداره او را بپرسند ویاددشت نمایند.

4-پس از حضور پلیس ویادداشت مشخصات صحنه توسط او که باید صحنه، زمان ومکان تصادف و نام فرد مجروح رانوشته باشد با اجازه او فرد مجروح را به نزدیک ترین بیمارستان منتقل نمایید.

5-به دفتر ستاد مکه یا مدینه مراجعه کنید و گزارش مشروح را دراختیار قسمت رفاه ستاد قرار دهید(این گزارش باید شامل مشخصات مجروح، راننده وسیله نقلیه، زمان ومکان حادثه و مشخصات پلیس و اداره او باشد).

6-سایر موارد را مسئول رفاه ستاد پیگیری خواهد کرد.

چگونگی استفاده از ارز همراه:

به دلیل مشکلاتی که از نظر مفقود شدن پول همراه زائر برای او ایجاد می کند ضروری است زائر محترم پول های اضافی خود را به صندوق امانات هتل بسپارد وهنگام نیاز از آن برداشت کند.

حفاظت از پاسپورت:

اصلی ترین سندی که همراه زائر است پاسپورت او می باشد لذا برای حفظ  ونگه داری آن باید بسیار بکوشد که مفقود شدن آن برای زائر مشکلات بسیار زیادی را فراهم خواهد کرد

جرم داشتن داروهای روان گردان:

اگر دارو به همراه دارید حتماً باید نسخه پزشک را همراه داشته باشید چون براساس قوانین عربستان قرص های کدئین دار وبسیاری از داروهای دیگر غیر مجاز است وحکم مواد مخدر را دارد.

همراه داشتن کتاب مفاتیح:

همراه داشتن کتاب مفاتیح می تواند برای زائرین در فرودگاههای عربستان مشکل ایجاد نماید.

رفتن به شهرهای دیگر عربستان:

براساس قوانین ومقررات عربستان سعودی فقط زائرین می توانند در دو شهر مکه ومدینه ترددکنند واجازه رفت وآمد به سایر شهرهای عربستان را ندارند ودرصورتی که بدست پلیس گرفتار شود مشکلات بسیار زیادی برای او فراهم خواهد شد.

همراه داشتن مشخصات وتلفن هتل:

ضروری است همیشه مشخصات، آدرس وتلفن هتل محل اقامت نزد زائر باشد تابا نشان دادن آن او را به هتل راهنمایی کنند.

کمک به مسئولین ایرانی هتل:

درصورت درخواست کمک با هماهنگی سرپرست گروه درتوزیع غذا وکمکهای مورد نیاز به مسئولین و خدمه هتل کمک نمایید به خصوص رعایت نوبت در فعالیت ها ودریافت غذا ضروری است واینکه بدانیم که مابه سفر زیارتی آمده ایم ونباید حق دیگران بواسطه ماضایع گردد زیرا این موضوع به مقبولیت زیارت  مالطمه خواهد زد.

به خاطر سپردن شماره اتوبوسهایی که از آنها استفاده می کنید:

هر زائر باید سوار اتوبوسی که برای گروه او درنظر گرفته شده است شود وشماره ای راکه توسط مدیرکاروان روی آن نصب می شود بعلاوه رنگ ومشخصات دیگر آن وهمچنین محل توقف را بخاطر بسپارد و بر روی همان صندلی بنشیند که موقع حرکت نشسته است تاموضوع مهم حضور وغیاب زائرین برای سرپرسات مشکل ایجاد نکند وکاروان انسجام خود را از دست ندهد.

گم شدن در مدینه:

درصورتی که به هردلیلی درمدینه زائری گم شود باید خود را به حرم مطهر برساند و از آنجا مسیر خود را بازیابی کرده واحیانا ً دوستان گروه خود را یافته ویا با مراجعه به سایر راهنمایان ایرانی ویازائرین ایرانی ( بخصوص مدیران کاروانها ) مسیر خود را سوال کند. داشتن آرامش هنگام گم شدن باعث می شود تا زائرین محترم برخود مسلط شوند ودر پیدا کردن مسیر زودتر موفق شوند.

گم شدن در مکه:

اگرزائری درمکه گم شود باید به داخل مسجد الحرام مشرف شود ومسیر خود را درمسجد بازبینی نماید همچنین ماموریت راهنما درمسجدالحرام وجود دارند که لباس مخصوص پوشیده وزائرین را راهنمایی می نمایند لذا سعی کنید برای رفع مشکل خود را به مسجد الحرام برسانید ونگران نباشید البته همراه داشتن کارت شناسایی وآدرس وتلفن محل اقامت ضروری است.

موضوع سرقت در عربستان:

درعربستان درصورتی که فردی به سرقت اعتراف کند بلافاصله حکم شرعی برای ایشان جاری خواهد شد و هیچ پوزشی در رابطه با سرقت پذیرفته نخواهد بود

مواظبت از وسایل شخصی:

درسفر عمره هر زائر مسئول و سایل شخصی خود می باشد لذا درحفظ ونگه داری آنها تلاش نمائید نباید و سایل زائر درهیچ مرحله ای جا بماند چون درصورت گم شدن وسایل، پیداکردن آن غیرممکن خواهد بود

عدم استفاده از غذاهای بیرون هتل:

باتوجه به اینکه ذائقه زائرین ایرانی باسایر افراد متفاوت است امکان مریض شدن زائر بعد ازخوردن غذاهای بیرون هتل وجود دارد که این امر زائر را از زیارت بازداشته و برای کاروان نیز مشکلات متعددی را فراهم می کند لذا تاکید می گردد از غذاهای بیرون هتل استفاده نشود.

پرهیز از شوخی و بحث با افراد:

این موضوع چه با هموطنان وچه با اعراب درملاء عام مذموم است وگاهی مشکلاتی را برای زائرین فراهم می کند مخصوصاً شوخی و بحث با عربها.

برودت سیستم کولرها موجب سرماخوردگی شدید خواهد شد:

سعی کنید هنگام مراجعه از بیرون به هتل خود را درمعرض سیستم کولرهای هتل قرار ندهید وهمچنین از آب بسیار سرد یخچال استفاده نکنید که باعث مریض شدن وکسالت شما می شود.

به خاطر سپردن شماره کفشداری ها:

باتوجه به اینکه باید هنگام نماز مسجد النبی ومسجدالحرام کفش های خود را درمحل کفشداری ها قرار دهید حتماً شماره کفشداری ومشخصات آن را به خاطر بسپارید تاهنگام برگشت دچار مشکل نشوید.

مقدار بار همراه مسافر:

هر زائر می تواند 30 کیلو گرم بار همراه داشته باشد وبیش از آن به ازاء هرکیلو بار اضافی مبلغی به دلار دریافت می گردد لذا سعی کنید تاخرید  خود رابه گونه ای انجام دهید که در فرودگاه جده دچار مشکل نشوید ضمن اینکه حمل ساک شما توسط خودتان انجام خواهد شد.

عدم عکس و فیلمبرداری در حرمین:

گرفتن عکس و فیلمبرداری در داخل حرمین ممنوع است واین موضوع توسط تابلوهای هشدار دهنده به زائرین اطلاع داده شده است ماموریت سعودی از بردن دوربین به داخل مسجد الحرام ومسجد النبی جلوگیری می نمایند درصورتیکه فردی را درحال گرفتن عکس یا فیلم ببینند دوربین او را ضبط خواهند کرد وتقاضای زائر برای پس گرفتن دوربین به جایی نخواهد رسید ولی عکاسی وفیلمبرداری درخارج از حرم منعی ندارد

عدم مراجعه به فروشگاهها هنگام نماز:

باتوجه فتوای همه مراجع زائرین محترم برای هرچه باشکوهتر برگزار شدن نمازجماعت باید درصفوف به هم فشرده نماز درمسجد الحرام و مسجد النبی شرکت نمایند و حضور برخی از زائرین بی اطلاع که هنگام نماز در نزدیکی.

فروشگاهها تجمیع می کنند باعث وهن شیعه خواهند شد وآنهاتبلیغ خواهند کرد که ما به نماز توجه نمی کنیم وتهمت های دیگری که به ما خواهند زد لذا به همه زائرین توصیه می شود که هنگام نماز درنماز جماعت شرکت کنند.

عدم نماز خواندن در کنار بقیع و یا در آن:

باتوجه به اینکه به کسانیکه درکنار بقیع نماز می خوانند اهانت می شود واهل سنت نماز خواندن درگورستان را حرام می دانند مانباید در کنار بقیع نماز بخوانیم.

عدم خاک برداشت از بقیع:

یکی ازکارهایی که بشدت توسط ماموریت سعودی با آن برخورد می شود برداشتن خاک از بقیع است واین کار وهی شیعه است وبرخی از مراجع نیز فرموده اند برداشتن خاک از بقیع حراسم است واشکال دارد وحتی اگر کسی خاک را برداشته باشد باید آن را به بقیع برگرداند.

برخورد و دستگیری افراد و تجمع های مشکوک:

زائرین محترم باید همیشه وضعیت عادی وطبیعی خود را داشته باشد و وقتی که درگروهها وتجمع ها قرا رمی گیرند با هم شوخی نکنند وبلند بلند نخندند، مخصوصاً درحرمین شریفین با این موضوعات برخورد می شود

همچنین اگر افراد درعربستان باهم دعوا کنند آنها را بازداشت و به پاسگاههای پلیس می برند جرم دعوا با اتباع خارجی بیشتر است وبنوعی طرفداری از آنها نیز وجود دارد.

چگونگی برخورد با مشکلات در هتل:

وقتی مشکلی درهتل محل اقامت زائرین پیش آید، زائر می تواند به مدیر اجرایی هتل مراجعه کند و از بحث وجدل با مدیر عرب هتل خودداری کند. همچنین مدیر، معاون و روحانی ومربی درهر حال درخدمت زائرین خواهند بود.

ممنوع التدخین بودن:

درمحدوده حرم وداخل آن کشیدن سیگار ممنوع است وبا افرادی که سیگار می کشند برخورد می شود دراین زمینه تابلوهای هشدار دهنده نصب شده است.

رعایت حجاب اسلامی:

درطول دوره زیارت رعایت حجاب به طور کامل برای مردان وزنان زائر ضروری است. به خصوص برای زائرین کشور جمهور اسلامی ایران، لذا باید درتمام مکانها وزمانهای زیارتی حجاب دقیقاً رعایت گردد.

نظافت و پاکی:

1-باتوجه به اینکه حرمین شریفین وبقیع عزیز مظهر پاکی و پاکیزگی است برزائرین محترم لازم است نظافت را رعایت نموده وحرمت مکانهای مقدس رانگه دارند واز ریختن آشغال درخیابانها واطراف حرم جداً خودداری نمایند

2-نظافت وتمیزی اطاقهای هتل ( النظافت من الایمان ): زائرین محترم باید نظافت وبهداشت لازم را درهتل ( سالن جلسات، راهروها، رستوران وبخصوص اطاق محل اقامت ) رعایت نمایند مخصوصاً توجه به این نکته ضروری  است که دراتاق محل اقامت شما بلا فاصله گروهی دیگر از زائرین در آن مستقر خواهند شد ودرنتیجه باید همیشه مراتب وتمیز باشد به همانگونه ای که اتاق را تحویل گرفته ایم باید تحویل دهیم.

بازبینی دقیق اتاق های هتل هنگام ترک کردن:

موقع تحویل محل اسکان نباید چیزی از وسایل مسافران درهتل جابماند. چون بازگشت مجدد به هتل غیرممکن می باشد لذا درساعات آخر حرکت از شهر مکه ویا مدینه حتماً دقیقاً وسایل خویش را کنترل نموده تا چیزی جانمانده باشد.

عدم دسترسی مجدد به اتوبوسهای بین شهری و شهری:

باتوجه به اینکه مافقط از هر اتوبوس یک بار استفاده می کنیم وپس از انجام کارمان با اتوبوس تسویه حساب می گردد وامکانم دسترسی مجدد آن وجود ندارد لذا هنگام پیاده شده از اتوبوس ها نباید هیچ وسیله ای درآن جابماند.( مثل ساک، دوربین، لباس، کیف دستی و.... ) همچنین صحبت کردن با رانندگان اتوبوسها توسط زائر مشکل ایجاد نماید. مسئولیت هدایت اتوبوس ها به عهده مسئولین کاروان می باشد.

هماهنگی با سرپرست گروه:

براساس تقسیم بندی که درایران انجام می شود هر زائر درگروه خاص خود قرار می گیرد وتا لحظه برگشت جایگاه زائر حفظ می شود لذا زائرین محترم باید باسرپرست خود هماهنگی کامل داشته باشند واز تک روی بپرهیزند وهمیشه درگروه خود حضور داشته باشند.

وقت شناسی:

هنگام پیاده وسوار شدن به اتوبوسها ویا شرکت در زیارت های دوره وبرنامه های جمعی توجه به وقت وزمان اعلام شده از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد وگاهی عدم دقت یک زائر به زمان تعیین شده  باعث اتلاق وقت همه زائرین شده  واو مدیون آنها می گردد لذا توجه به وقت اعلام شده توسط سرپرست و زائرین ضروری است.

تذکرات:

1-بوسیدن اماکن متبرکه  از نظر سعودی ها حرام است و با آن به سختی برخورد می کنند.

2-سر بر مهر گذاشتن در مراسم نماز جماعت در مسجد الحرام و مسجد النبی از نظر سعودی ها اشکال دارد زیرا این کار را نوعی بدعت می دانند و درصورت مشاهده با آن برخورد می کنند.

                                                        موفق باشید- ستاد عمره دانش آموزی استان اردبیل

پیمان با رسول اکرم صلی الله علیه و آله

مدینه منوره 

شکر خدا که به زیارت رسول خدا آمدم لطف خدا شامل حال ما شد که لیاقت حضور در محضر تو را پیدا کردیم. سلام و صلوات خدا بر تو، ای امین وحی، ای رسول خدا، ای محبوب امت و حبیب آفریدگار خدا را سپاس که توفیق داد تا بوسه بر آستان تو زنم و تربت حرمت را توتیای  چشم سازم.

یا رسول الله! زیارت تو، تجدید پیمان با قرآن و عترت است اینک از شهر تو می روم، اما دلم را اینجا می گذارم با مدینه وداع می کنم اما امید بازگشت دوباره دارم.

ای پیامبر رحمت! باورم نمی شد روزی توفیق زیارت تو را داشته باشم و امروز باورم نمی شود که از جوار تو می روم.

می روم ولی قول می دهم حال و هوای مدینه را با خود داشته باشم و عطر حرمت را هر صبح و شام با بانک اذان استشمام کنم و در هر نماز و نیاز یادم باشد که از امت تو هستم و پیروی از تو تکلیف همیشگی من است.

می روم ولی دلم درحرم توست، در بقیع مظلوم، در دامنه کوه احد، در مسجد قبا و ذوقبلتین در کنار قبر نامعلوم زهرا اطهر علیها السلام، در مسجد اجابه و شجره کنار روضه نبوی و مسجد و منبر و محراب تو.

روزهای خوشی داشتم سرشار از صفا و معنویت ولی چشمانی لبریز از اشک و شبهایی پر از نورانیت، پشت دیوار بقیع در بین الحرمین، شبهای دعای کمیل و نمازهای جماعت و شکوه حضور در کنار مسلمان دیگر از همه جای عالم که به عشق تو زائر مدینه بودند.

ای حبیب خدا! با تو و با مدینه و بقیع وداع می کنم. اما با تو عهد می بندم که قرآن تو را راهنمای عمل قرار دهم، نماز را اول وقت بخوانم با کتاب خدا انس داشته باشم، هرگز فراموشت نکنم، موعظه های تو را آویزه گوش قرار دهم، سیره اخلاقی تو را سرمشق خود سازم و از اهل بیت تو صدق، حیا، عفاف و تقوا بیاموزیم.

یا رسول الله! با تو عهد می بندم که بنده خدا باشم نه شیطان، مطیع فرمان باشم نه اهل عصیان، با نگاه حرام، تو را نیازارم، با دروغ و تهمت تو را نرنجانم، با چشمی که به روضه منوره و گنبد خضرای تو نگریسته، گناه نکنم و با گوشی که در مدینه تو اذان و قرآن شنیده معصیت نکنم.

ای خاتم رسولان! ممنونم که دعوتم کردی و سربلندم که مرا به حضور پذیرفتی و شادم که مرا به سر سفره زیارتت نشاندی. قول می دهم چنان باشم که باز دعوتم کنی تا بار دیگر زائر کویت شوم.

یا امین الله! اگر من ناقابلم، با لطف خود قابلم کن، اگر ناقصم کاملم کن. دردمندم کاش درمانم کنی، بار دیگر کاش مهمانم کنی، امیدوارم به وفایت جفا نکنم و صفایت را از یاد نبرم.    آمین یا رب العالمین

                                                                         نام ونام خانوادگی و امضا زائر

پیمان با خداوند

مکه 

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوندا! تو را سپاس که قابلم دانستی و به زیارت خانه ات دعوتم کردی، تا پاسخگوی ندای ابراهیم خلیل باشم.

خداوندا! تو را شکر که توفیق دادی در حریم حرمت محرم شوم، لبیک بگویم، برگِرد خانه ات طواف کنم.

هاجر وار سعی صفا و مروه کنم، و در سرزمین وحی و دیار پاکان و مهد اسلام ف روزهایی را به یاد تو سپری کنم و اطاعت و بندگی را تمرین کنم.

خدایا! بر این نعمت تو را سپاس می گویم که در فضای معنوی مسجد الحرام تنفس کردم و گام جای گام اولیایت نهادم و کنار مقام ابراهیم نماز خواندم و آداب زیارت به جای آوردم.

روزها و شب های با صفای حرم و مسجد الحرام ف هرگز از یادم نخواهد رفت و لحظات حضور در کنار بیت الله و چرخیدن به دور مقدس ترین بقعه عالم و طواف برگرد قبله توحید و کانون جاذبه های الهی ف ارزنده ترین خاطرات من از این سفر است.

خداوندا! توفیق بده که گرد غبار نسیان و غفلت بر این خاطرات نورانی نیفشانم.

یاری ام کن، تا عهد بندگی را از یاد نبرم.

خدایا! مهربانا، معبودا، کریما!

با تو عهد می بندم دلی را که خانه معبت تو بود، به شیطان و نفس امّاره نسپارم.

زبانی را که این ایام به ذکر تو مشغول بود، به غیبت و تهمت و دروغ نیالایم.

قول می دهم با چشمی که به کعبه تو نگریسته گناه نکنم و با گوشی که ندای تو را شنیده، به حرام گوش ندهم، دستی را که حجر الاسود و کعبه را لمس کرده، به سوی حرام دراز نکنم.

با پایی که به عشق تو در حریم کعبه طواف کرده و بین صفا و مروه سعی کرده و بر خاک پاک این سرزمین گام نهاده، در پی خلاف و معصیت نروم، و ب شیطان دوست نشوم.

پس از آنکه با احرام، جامه تعلقات را کنار گذاشتم، دوباره دنیا زده نگردم.

خدایا! ای خدای کعبه و مسجد الحرام، ای خدای ابراهیم و اسماعیل، ای فرستنده قرآن، ای مبعوث کننده پیامبر، با تو عهد   می بندم که صفا و معنویت این ایام را با گناه و غفلت از بین نبرم.

خداوندا! پیمانم را بپذیر و بر این میثاق، شاهد باش.

توفیق بده که بر این عهد و پیمان استوار بمانم ف در راه دین و بندگی و محبت اهل بیت و عشق ولایت و انتظار مهدی (عج) سست نشوم و وسوسه های شیطان مرا از تو غافل نسازد و فراموش نکنم که بنده ام و تو مولای منی و از بنده، چه انتظاری در برابر مولاست، جز اطاعت و تسلیم؟!

نصیرم با ش، تا اسیر دنیا نشوم،

روزی کن، تا دوباره به زیارت خانه ات بیایم. آمین یا رب العالمین

                                                                            نام و نام خانوادگی و امضاء معتمر

سخنرانی دکتر علی شریعتی در مورد شهید و شهادت

خواهران, برادران!

اکنون شهیدان مرده‌اند، و ما مرده‌ها زنده هستیم. شهیدان سخنشان را گفتند، و ما کرها مخاطبشان هستیم، آنها که گستاخی آن‌ را داشتند که- وقتی نمی‌توانستند زنده بمانند- مرگ را انتخاب کنند، رفتند، و ما بی‌شرمان ماندیم، صدها سال است که مانده‌ایم. و جا دارد که دنیا بر ما بخندد که ما- مظاهر ذلت و زبونی- بر حسین(ع) و زینب(س)- مظاهر حیات و عزت- می‌گرییم، و این یک ستم دیگر تاریخ است که ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم. امروز شهیدان پیام خویش را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند، تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند.

در فرهنگ ما، در مذهب ما، در تاریخ ما، تشیع، عزیزترین گوهرهایی که بشریت آفریده است، حیات بخش ترین ماده‌هایی که به تاریخ، حیات و تپش و تکان می‌دهد، و خدایی ترین درسهایی که به انسان می‌آموزد که می‌تواند تا «خدا» بالا رود، نهفته است و میراث همه این سرمایه‌های عزیز الهی به دست ما پلیدان زبون و ذلیل افتاده است.

ما وارث عزیزترین امانت‌هایی هستیم که با جهادها و شهادت‌ها و با ارزش‌های بزرگ انسانی، در تاریخ اسلام، فراهم آمده است و ما وارث این همه هستیم، و ما مسؤول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشیم. «وکذالک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» خطاب به ماست.

ما مسئول این هستیم که با این میراث عزیز شهدا و مجاهدانمان و امامان و راهبرانمان و ایمانمان و کتابمان، امتی نمونه بسازیم تا برای مردم جهان شاهد باشیم و شهید باشیم و پیامبر(ص) برای ما نمونه و شهید باشد.

رسالتی به این سنگینی، رسالت حیات و زندگی و حرکت بخشیدن به بشریت، بر عهده ماست، که زندگی روزمره‌مان را عاجزیم!

خدایا! این چه حکمت است؟

ادامه مطلب ...

سفر امام رضا(علیه السلام) به ایران

دهه‌ی کرامت و میلاد باسعادت حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) را گرامی می‌داریم. 

 

مأمون که در زمان پدرش از طرف وى والى خراسان بود، بعد از درافتادن با برادرش امین و کشتن او، مرکز خلافت را از بغداد به مرو منتقل کرد. بعد از استقرار حکومت مطلقه، دو چیز او را واداشت که از امام على بن موسى الرّضا(علیه السلام) دعوتى مصرّانه به عمل آورد تا حضرت را به زور و اکراه هم که شده به مقرّ حاکمیّت خود بکشاند: 1- خالى بودن دستگاه حکومتى از وجود یک رکن مهمّ علمى و معنوى، 2- جلوگیرى از نفوذ چشمگیر مردم آگاه، به ویژه طرفداران آل على(علیه السلام).

مأمون گمان می کرد با آمدن على بن موسى الرّضا(علیه السلام) به ایران، ضمن پر شدن خلأ علمى و معنوى، با عَلَم کردن ولیعهدىِ آن حضرت، در ظاهر به خواسته هاى طرفداران آل على و پیروان امام هشتم جامه عمل پوشانده می شود و آرامشى در قلمرو حکومت ایجاد و راه بهره بردارى هاى سیاسى هم هموار می گردد، یا دستکم با این اقدام، سرپوشى روى کارهایى که شده و یا در شرف انجام است، گذاشته می شود.

مردم ایران و آل على(علیه السلام)

اشاره به این نکته نیز لازم است که در خطّه ایران، مردم به آل على(علیه السلام) و امامان شیعه، علاقه و محبّتى خاصّ داشتند و زمینه مساعدى از نظر معنوى در دلهاى مردم ایران درباره علویان وجود داشت. ایرانیان آگاه و خیرخواه از حکومت هاى گذشته خود خاطرات خوبى نداشتند، زیرا با آنان از طرف زمامداران طورى رفتار می شد که گویى مردم عادى براى خدمت متصدّیان امور آفریده شده اند و بایستى بدون چون و چرا فرمانبردار آنان باشند! این بود که مردم با آشنایى به اسلام و درک سادگى و طبیعى بودن مقرّرات آن، شیفته اسلام شدند و خواستار برقرارى حکومت اسلامى گردیدند.

امّا با ملاحظه این که زمامداران و متصدّیان امور که پس از پیغمبر اسلام قدرتهاى عامّه را در دست داشتند، بر خلاف آنچه اسلام می خواست عمل کردند، مردم ایران هدف هاى اسلام را عملاً در آن حکومتها نیافتند، لذا به سوى «على»(علیه السلام) که حقّ خلافت او مورد تعدّى قرار گرفته بود متوجّه شدند. روش على(علیه السلام) و سایر امامان شیعه، از امام حسن و امام حسین تا حضرت موسى بن جعفر(علیهم السلام) که سالهاى سال از اواخر عمرش را در زندان خلیفه و عمّال ستمکارش گذرانده بود، زمینه بسیار مساعدى را فراهم ساخته بود که در جامعه اسلامى و یا دستکم یک ناحیه آن، حکومتى نمونه از آنچه اسلام می خواست تشکیل شود و تحت نظارت امام و پیشوایى از خاندان على(علیه السلام)قرار گیرد. در آن زمان چشم هاى امید شیعیان به سوى امام على بن موسى الرّضا(علیه السلام) خیره شده بود، امامى که آوازه دانش و پاکى او به همه اقطار اسلامى رسیده بود، امّا امکان بهره بردارى از افکار بلند و اهداف الهى او فراهم نبود. پدر بزرگوارش سالهاى طولانى را در زندان هارون گذرانده بود و خودش نیز مدّتها تحت نظر دستگاه هاى حاکم بود. آرى خلفاى گذشته راضى نبودند که این چهره هاى پاک در جامعه اسلامى شناخته شوند، زیرا بیم آن داشتند که اگر مردم با آنان و کمالاتشان آشنا شوند، بی مایگى خود آنان و چاپلوسانى که در دستگاه شان حاکم بر مقدَّرات مردم شده بودند و هیچ گونه صلاحیتى نداشتند ظاهر گردد. آن گروهِ عارى از اسلامى که از اسلام فقط ریاست و بهره بردارى از آن را براى خود می خواستند و تنها به منافع خود می اندیشیدند، طبیعى بود که صالحان و لایقان را منزوى سازند و خود بر اریکه قدرت بنشینند و مرکب هوس را بتازند و نیکان را به حساب نیاورند.
مأمون می خواست، ضمن استفاده از موقعیّت علمى و اجتماعى حضرت رضا(علیه السلام)، کارهاى او را تحت نظارت کامل خود قرار دهد. از طرف دیگر، با این کار، می توانست محبوبیّت قابل ملاحظه اى در میان مردم بسیارى که امام رضا را دوست می داشتند به دست آورد. و شاید مقاصد دیگرى نیز در بین بوده است، چنان که معمولاً متصدّیان امور سیاسى براى هموار کردن راهها به منظور رسیدن به مقاصد سیاسى و اجتماعى خود، همیشه اغراضى در سر و یا در سرّ و ضمیر دارند که از آن جمله می توان از لطمه زدن به نفوذ و موقعیت کسانى که موقعیّتهاى حسّاسى دارند و خودخواهى هاى سلطه گران اجازه تحمّل آنها را نمی دهد، نام برد. در این مورد هم اگر متانت و طرز زندگى ساده امام(علیه السلام) نبود، سوء استفاده گران و هوچیان، بی میل نبودند او را به دنیا دوستى و حبّ جاه و مقام و نظایر آن متّهم سازند. با توجّه به همه این نکات، قرار شد که حضرت رضا(علیه السلام) را براى حضور در مرکز خلافت اسلامى، که از حدود کشورهاى عربى به ایران منتقل شده بود، حاضر سازند. در این امر، نقش و نقشه فضل بن سهل، وزیر اعظم و مورد اعتمادِ مأمون را، که اصالتاً نژاد ایرانى داشت را ، نمی توان نادیده انگاشت.

عکس العمل امام رضا(علیه السلام) در برابر دعوت مأمون

امام رضا(علیه السلام) براى این که به مأمون و کارگزاران او بفهماند که از مقاصد نهانى و نقشه هاى طرح شده آگاهى دارد، ابتدا آن دعوت را نپذیرفت، ولى اصرار و تأکیدهاى فراوانى انجام گرفت تا سرانجام، منجرّ به حرکت امام از مدینه به طرف مَروْ، مرکز خلافت اسلامى آن روز گردید. امام(علیه السلام) طىّ مسافرتى به مکّه، از طریق عراق، عازم خراسان شد. از مکّه تا بصره، قافله با تشریفاتى خاصّ به راه افتاد. هودج هاى مجلّلِ دستگاه خلافت و وسایل مفصّل و اعجاب انگیز دربار حکومت، که خود آنها جزء نقشه هاى طرح شده بود، همراهان امام را حمل می کرد. این همراهان، شامل والى مدینه و گروهى از رجال و اشراف آن روز بودند. امّا امام رضا(علیه السلام) هیچ کس از افراد خانواده را همراه نیاورد، حتّى یگانه فرزند عزیز خود محمّد، ملقّب به جواد را هم در مدینه گذاشت و خود به تنهایى، راهى سفر به ایران شد. امام(علیه السلام) در طول راه حجاز تا بصره، در هر شهرى به مناسبتى، با مردم مذاکراتى داشت. از بصره تا خرّمشهر از راه آب و از خرّمشهر به اهواز و سپس از راه اراک، رى و نیشابور، مسافرت ادامه یافت. سرانجام، روز 10 شوّال 201 هجرى قمرى این قافله به مرو رسید.

منبع: سایت تبیان

فضائل صلوات بر محمد و آل محمد

  

صلوات، بهترین هدیه از طرف خداوند برای انسان است.

صلوات، تحفه ای از بهشت است.

صلوات، روح را جلا می دهد.

صلوات، عطری است که دهان انسان را خوشبو می کند.

صلوات، نوری در بهشت است.

صلوات، نور پل صراط است.

صلوات، شفیع انسان است.

صلوات، ذکر الهی است.

صلوات، موجب کمال نماز می شود.

صلوات، موجب کمال دعا و استجابت آن می شود.

صلوات، موجب تقرب انسان است.

صلوات، رمز دیدن پیامبر در خواب است.

صلوات، سپری در مقابل آتش جهنم است.

صلوات، انیس انسان در عالم برزخ و قیامت است.

صلوات، جواز عبور انسان به بهشت است.

صلوات، انسان را در سه عالم بیمه می کند.

صلوات، از جانب خداوند رحمت است و از سوی فرشتگان پاک کردن گناهان و از طرف مردم دعا است.

صلوات، برترین عمل در روز قیامت است.

صلوات، سنگین ترین چیزی است که در قیامت بر میزان عرضه می شود.

صلوات، محبوب ترین عمل است.

صلوات، آتش جهنم را خاموش می کند. صلوات، زینت نماز است. صلوات، گناهان را از بین می برد. صلوات، فقر و نفاق را از بین می برد. صلوات، بهترین داروی معنوی است. چه خوب است که انسان همیشه اهل صلوات، باشد. چرا که پیامبر نیز دائم الصلوات، بوده است. چه خوب است که همیشه زبان انسان مشغول ذکر صلوات، باشد و فضای جامعه و محیط کار خود را معطر به صلوات، نماییم.

با ذکر صلوات، غم و اندوه و حزن را از خود دور کنید. با یک صلوات، نوری در بهشت برای خود بیافرینید. با یک صلوات ده حسنه برای خود ثبت کنید.

اسرار طواف به دور کعبه

 

دومیـن نقش کعبه بعد از قبله بودن، در آن است که همه تلاش و کوشش انسان، و حرکت و سمت و سوی آن را فرا می ‌گیرد، و طواف، سمبلی از این مفهوم و معناست. قبله، انسان را در نماز متوجه خدا می ‌کند که البته وظیفه دشوار و سختی است ولی این وظیفه و نقش در مورد قبله، تمام سعی و تلاش و کوشش و حرکت انسان را شامل نمی ‌شود. انسان نماز می ‌خواند، تلاش و کوشش می ‌کند، برای کسب روزی به سیر و سفر می ‌پردازد، ازدواج می ‌کند، آموزش می ‌بیند، آموزش می ‌دهد، به بازار می ‌رود و هزار و یک کار انجام می ‌دهد و در تمامی این فعالیتها، تنها در پی روزی و لذت و برآوردن نیازهای خویش-البته جز در معصیت خدا- است و مادامی که این حرکت‌ها در معصیت الهی نباشد، اشکالی هم ندارد. ولی بخش بزرگی از تلاش و کوشش و حرکت و سعی او در خارج از گستره رضای الهی و خشنودی خدا-به رغم عدم تضاد با آن- قرار دارد و بدین ترتیب رضای خداوندی و اخلاص برای خدا، تمامی سعی و کوشش‌های انسان را در برنمی گیرد. حرکت انسان هنگامی به سوی خداست که در نماز رو به خدا ایستاده است ولی وقتی از نماز فارغ شد، این حرکت به سوی خدا نیز متوقف می ‌شود و به کارهای روزمره زندگی می ‌پردازد.

«طواف» به ما می ‌آموزد که می ‌توان در تمامی حرکت‌ها و تلاش‌ها و سعی و کوشش‌های انسان در بازار و خانه و مسجد و مدرسه و میدان جنگ و عرصه صلح و بی آنکه کمترین لطمه یا صدمه‌ای به فعالیت و حرکت وی وارد شود، رضای خداوندی و خشنودی او را در نظر گرفت.

در «طواف» سرّی نهفته است که می‌خواهد اخلاص را به انسان آموزش دهد که به جنبه دشوارِ رابطه انسان با خداوند متعال اشاره دارد. در طواف، انسان دوره کاملی را به گرد کعبه طی می ‌کند که در آن، انسان با شانه راست خود محیط دایره کاملی را از شرق تا غرب و از جنوب تا شمال و در همه این سوها، طی می ‌کند؛ هیچ نقطه‌ای روی این محیط، طی نشده بر جای نمی ‌ماند. این محیط برابر با 360 درجه است و هیچ جهت هندسی را وسیع تر و فراخ تر از 360 درجه(یعنی محیط دایره) نمی ‌شناسیــم. در همان حالی که شانه راست انسان بر گرد محیط این دایره حرکـــت می ‌کند، شانه چپ بر مرکز دایره-که همان کعبه است- ثابت می ‌ماند و طی این حرکت دَوَرانی، تکان نمی ‌خورد. در این ثابت ماندن و بی حرکتی در کنار آن حرکت همه جانبه(شانه چپ وشانه راست) معنای عمیقی در زندگی انسان مسلمان نهفته است؛ انسان می ‌تواند به تمامی فعالیت‌های مباحی که دیگران در عرصه‌های مختلف زندگی انجام می ‌دهند، بپردازد بی آن که حتی یک لحظه از توجه به رضای الهی و تحقق خواست خدا، غفلت ورزد؛ برای خدا به بازار رود، برای خدا درگیر عرصه‌های مختلف زندگی شود. برای خدا، ازدواج کند و روزی خانواده خود را تأمین نماید. برای خدا در عرصه‌های سیاسی فعالیت کند. برزمد و دفاع کند، اگر دوستی و محبتی ورزید و یا اگر کینه و نفرتی پیدا کرد برای خدا باشد. اگر خوشحال شد یا به خشم آمد در هر دو حالت برای خدا باشد. انسان در این حرکت گسترده و فراگیر، از هیچ یک از حرکت‌ها و فعالیت‌هایی که مردم در عرصه امور مباح می ‌پردازند، فرو نمی ‌ماند و در هیچ بخش از این فعالیت‌های همه جانبه، از جلب رضای خداوندی، منحرف نمی ‌گردد و در این صورت است که خالص و مخلصانه برای خدا کار کرده و هیچ شائبه‌ای در نیت تقرّب الهی وی، وجود نخواهد داشت.

یکی دیگر از ویژگی ‌های طواف، جنبه اجتماعی آن است. خداوند متعال همواره دوست دارد که بندگانش به صورت دسته جمعی به دیدارش آیند و در صفوف به هم فشرده و دست در دست هم و در کنار یکدیگر، رو به سوی وی آورند و توده‌های مؤمن به صورت انبوه و گروهی، به سویش روان شوند. عبادت جمعی و گروهی باعث خوشایندی بیشتر و تقرّب فزون تر به خداوند متعال و مایه پذیرش بیشتر از سوی حق تعالی است. در طواف، این خصلت اجتماعی کاملا آشکار است. چه، خداوند متعال مؤمنان را به طواف خانه خدا طی روزهای مشخص و محدودی از سال فرا می ‌خواند؛ مؤمنان در این ایام به گرد حرم جمع می ‌شوند و فشرده می ‌شوند و در این ازدحام و انبوهی، مخلصانه به درگاه خداوند روی می ‌آورند. این یکی از درس‌های شگفتی آور و با اهمیت «طواف» است.

مهر بقیع

 

مرا به خانـه زهـرای مهـربان ببریــد

به خاکبوســـی آن قبـــر بی نشان ببرید

اگر نشانـی شهــــــر مدینه را بلدید

کبوتر دل ما را به آشیان ببریـــــــــــد

کجاست، آن درِ آتش گرفته تا که مرا

برای جامه دریدن به سوی آن ببریــــد

مرا- اگر شدم از دست- برنگردانیــد

بروی دست بگیریـــــد و بی امان ببرید

کجاست، آن جگر شرحه شرحه تاکه مرا

کنار سنگ مزارش، کشان کشان ببریــد

مرا که مِهر بقیع است در دلم، چه شود

اگر به جانب آن چار کهکشان ببریــــــد

نه اشتیاق به گل دارم و نه میـــل بهار

مرا به غربت آن هیجده خزان ببریــــد

کسی صدای مــرا در زمین نمی شنود

فرشته ها! سُخنـــم را به آسمان ببریــد